آیا تا به حال فکر کردهاید چرا از ارتفاع میترسیم؟ چرا به افراد خاصی جذب میشویم؟ یا چرا در برخی موقعیتها رفتارهایی “غریزی” از ما سر میزند؟ پاسخ بسیاری از این پرسشها در علوم رفتاری فرگشتی نهفته است؛ دانشی جذاب که رفتارهای انسان و حیوان را در پرتو میلیونها سال انتخاب طبیعی و انتخاب جنسی بررسی میکند. از ترسهای قدیمی که هنوز در مغزمان جا خوش کردهاند تا معیارهایی که ناآگاهانه برای انتخاب همسر در ذهن داریم، همه و همه میتوانند میراث اجداد شکارچیگردآورنده ما باشند. حتی مغز ما، با همهی پیچیدگیهایش، ابزاری است که برای بقا در دنیایی بسیار متفاوت از امروز طراحی شده است. در این مقاله، با سفری به دنیای ذهن، مغز، احساسات نشان میدهیم که چگونه فرگشت همچنان در زندگی روزمرهی ما نقش ایفا میکند، هرچند گاهی ناسازگار و چالشبرانگیز!

مقدمهای بر علوم رفتاری فرگشتی
علوم رفتاری فرگشتی (Evolutionary Behavioral Sciences) شاخهای میانرشتهای است که رفتارهای انسانی و حیوانی را از منظر فرگشت زیستی مورد مطالعه قرار میدهد. این حوزه بر این فرضیه استوار است که بسیاری از الگوهای رفتاری مشاهدهشده در گونهها، از جمله انسان، نتیجهی فرآیندهای انتخاب طبیعی (Natural Selection) و انتخاب جنسی (Sexual Selection) هستند که طی میلیونها سال به سازگاریهای زیستی منجر شدهاند. هدف این علم، تبیین این پرسش است که چرا برخی رفتارها در میان گونهها شیوع بیشتری دارند و چگونه این رفتارها به بقا و موفقیت تولیدمثلی کمک کردهاند. با وجود این، باید توجه داشت که این سازگاریهای فرگشتی در دنیای مدرن گاه ناسازگار (Maladaptive) میشوند. بهعنوان مثال، ترس از مارها (Ophidiophobia) که در گذشته یک مزیت بقا بود، امروزه در مقایسه با تهدیدات مدرن مانند حوادث رانندگی کمتر مرتبط به نظر میرسد. علوم رفتاری فرگشتی و روانشناسی فرگشتی، با تکیه بر روشهای علمی نظیر تحلیلهای تطبیقی و مدلسازی فرگشتی، به درک عمیقتری از این پدیدهها کمک میکنند.
نقش مغز در رفتارهای فرگشتی
یکی از مفاهیم کلیدی در این حوزه، نقش مغز بهعنوان یک سیستم پردازش اطلاعات فرگشتی است. برای مثال، تمایل ذاتی انسان به مصرف غذاهای پرکالری را میتوان بهعنوان یک سازگاری قدیمی تحلیل کرد که درگذشته به افزایش شانس بقا کمک میکرد، اما امروزه در جوامع مدرن به چالشهایی نظیر چاقی منجر شده است.
معیارهای انتخاب همسر
معیارهای انتخاب همسر نیز از موضوعات محوری این علم است. پژوهشها نشان میدهند که ویژگیهایی مانند تقارن چهره بهعنوان شاخصی از سلامت ژنتیکی در نظر گرفته میشود و بهصورت ناخودآگاه در ترجیحات جفتیابی اثر میگذارد.
تفاوتهای جنسیتی و چالشهای مدرن
تفاوتهای جنسیتی در رفتار نیز از دیگر حوزههای مورد توجه است. بر اساس نظریههای روانشناسی فرگشتی (Evolutionary Psychology)، مردان و زنان به دلیل نقشهای متفاوت در تولیدمثل و پرورش فرزندان، الگوهای رفتاری متمایزی را توسعه دادهاند. برای نمونه، مردان ممکن است به نشانههای سلامت در همسر توجه کنند، در حالی که زنان اغلب به وضعیت اجتماعی-اقتصادی اهمیت میدهند.

احساسات از منظر فرگشت
از سوی دیگر، احساسات انسانی نیز از منظر فرگشتی قابلبررسی هستند. بهعنوان مثال، ترس بهعنوان یک مکانیزم دفاعی در برابر تهدیدات عمل میکند، در حالی که عشق و پیوند عاطفی به تقویت روابط اجتماعی و افزایش شانس بقای گروهی کمک میکنند.
پیوندهای عاطفی و فرگشت رفتارهای خانوادگی
یکی دیگر از جنبههای مورد توجه در این حوزه، نقش پیوندهای عاطفی در تنظیم رفتارهای خانوادگی است. مطالعات نشان دادهاند که نزدیکی عاطفی میتواند بهعنوان یک میانجی بین خویشاوندی ژنتیکی و رفتارهای نوعدوستانه عمل کند. برای مثال، در جوامع مدرن، افراد ممکن است به خویشاوندانی که احساس نزدیکی بیشتری به آنها دارند، صرفنظر از درجه دقیق خویشاوندی ژنتیکی، کمک بیشتری کنند. این یافته با نظریههایی همراستا است که بیان میکنند مکانیسمهای رفتاری فرگشتی برای تشخیص و اولویتبندی خویشاوندان، فراتر از صرف نزدیکی ژنتیکی عمل میکنند و به فاکتورهایی مانند همزیستی دوران کودکی وابسته هستند. این موضوع در رفتار هدیهدادن نیز قابلتعمیم است، جایی که احساس تعلق به گروه خانوادگی میتواند میزان سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار دهد. با این حال، در خانوادههایی که والدین ناتنی حضور دارند، این پیوندهای عاطفی ممکن است ضعیفتر باشند، که میتواند به پدیدهای موسوم به اثر سیندرلا (Cinderella Effect) منجر شود، بهطوری که کودکان در معرض خطر بیشتری برای آزار یا بیتوجهی قرار گیرند. یکی از موضوعات مهم در علوم رفتاری فرگشتی، بررسی تأثیر ساختارهای خانوادگی بر رفتار و سلامت کودکان است. “مارتین دالی” و “مارگو ویلسون” در مقالهی خود با عنوان «کودکآزاری و سایر خطرات زندگی بدون هر دو والد زیستی» که در مجلهی Ethology and Sociobiology منتشر شده، به این نکته اشاره میکنند که اگر والدین شریک جدیدی پیدا کنند، احتمال آزار جنسی یا جسمی کودکان در مقایسه با کودکانی که با هر دو والد زیستی خود زندگی میکنند، ۴۰ برابر بیشتر است. همچنین، بر اساس مطالعهای در ایالت میسوری، کودکانی که با بزرگسالان غیرخویشاوند زندگی میکنند، تقریباً ۵۰ برابر بیشتر در معرض خطر مرگ ناشی از صدمات عمدی قرار دارند. این آمار نگرانکننده نشاندهندهی پدیدهای است که به اثر سیندرلا معروف است. اثر سیندرلا بیان میکند که والدین ناتنی به دلیل نبود پیوند ژنتیکی با کودکان، ممکن است تمایل کمتری به سرمایهگذاری عاطفی و مادی در آنها داشته باشند، که این امر میتواند به افزایش خطر آزار یا بیتوجهی منجر شود. این پدیده نهتنها در انسانها، بلکه در گونههای حیوانی نیز مشاهده شده است، مانند رفتار شیرهای نر که فرزندان شیرهای دیگر را از بین میبرند تا منابع را به فرزندان خود اختصاص دهند. بنابراین این یافتهها نیز نشاندهندهی تأثیر عمیق پیوندهای خویشاوندی بر رفتارهای اجتماعی هستند. بهعلاوه، تحقیقات جدید نشان میدهند که کیفیت روابط عاطفی در خانواده میتواند میزان اعتماد، همکاری و حمایت میان اعضا را تقویت کند و از شدت تعارضها بکاهد. حتی در خانوادههایی که افراد با هم نسبت خونی ندارند، اگر پیوند عاطفی قوی باشد، رفتارهایی شبیه به خانوادههای زیستی شکل میگیرد؛ مثلاً والدین ناتنی ممکن است همانقدر مراقب و حمایتگر باشند که والدین واقعی.

علوم رفتاری فرگشتی و راز هدیهدادن در عروسیها: چرا خویشاوندان نزدیک بیشتر خرج میکنند؟
مقالهای نوشتهی” سیگال تیفرت “و همکاران، رفتار هدیهدادن در عروسیهای اسرائیلی را از منظر “نظریه انتخاب خویشاوندی” (Kin Selection Theory) بررسی میکند. این مطالعه فرض میکند که خویشاوندی ژنتیکی و اطمینان از خویشاوندی بر میزان هدایای پولی ارائهشده توسط مهمانان به عروس و داماد تأثیر دارد. یافتههای کلیدی که از 30 عروسی جمعآوری و تحلیل شده عبارتاند از:
- مهمانانی که درجه خویشاوندی ژنتیکی بالاتری (مانند والدین یا خواهر و برادر با r=0.5) با عروس و داماد دارند، مبالغ بیشتری بهعنوان هدیه ارائه میدهند. این امر با نظریه تناسب فراگیر (Inclusive Fitness) همراستا است که بیان میکند افراد روی خویشاوندان نزدیکتر سرمایهگذاری بیشتری میکنند تا ژنهای مشترک خود را حفظ کنند.
- همچنین، مهمانان از سمت خاندان مادری به دلیل اطمینان بیشتر از خویشاوندی (به دلیل نبود عدم قطعیت پدری – Paternity Uncertainty) هدایای بیشتری نسبت به خاندان پدری ارائه میدهند. این یافته با فرضیه اطمینان خویشاوندی (Kinship Certainty Hypothesis) سازگار است.
این مطالعه بر اهمیت عوامل زیستی در رفتارهای اجتماعی تأکید دارد و نشان میدهد که رفتارهای اجتماعی مانند هدیهدادن تحت تأثیر سازوکارهای فرگشتی قرار دارند و الگوهای سرمایهگذاری در خویشاوندان را میتوان با مدلهای زیستی توضیح داد.
References (منابع):
1) Homicide, by M. Daly and M. Wilson. New York: Aldine De Gruyter, 1988, 328 pp. https://doi.org/10.1002/1098-2337(1989)15:1<25::AID-AB2480150106>3.0.CO;2-%23
2) Tifferet, S., Saad, G., Meiri, M., & Ido, N. (2018). Gift giving at Israeli weddings as a function of genetic relatedness and kinship certainty. Journal of Consumer Psychology, 28(1), 157–165. https://doi.org/10.1002/jcpy.1006
3) Hamilton W. D. (1964). The genetical evolution of social behaviour. I. Journal of theoretical biology, 7(1), 1–16. https://doi.org/10.1016/0022-5193(64)90038-4
راوی: برایان بختیاری
متن به قلم: پروانه الهدینی