تصور کنید در حال برنامهریزی برای مهاجرت به آلمان هستید، کشوری که با اقتصاد قدرتمند، سیستم آموزشی برتر و فرصتهای شغلی بینظیرش، رویای میلیونها نفر است. اما ناگهان، تیترهای خبری از “بحران مهاجرت” و “صعود AfD” (حزب آلترناتیو برای آلمان) شما را میترساند: آیا این احزاب راستگرا میخواهند همه مهاجران را اخراج کنند؟ آزادی بیان را نابود سازند؟ یا واقعاً فاشیستهای مدرن هستند؟ آیا واقعاً رسانهها حقیقت را درباره احزاب راستگرای آلمان بازتاب میدهند یا تصویری یکجانبه به ما نشان میدهند؟ این سوالات نه تنها ذهن مهاجران بالقوه را مشغول میکند، بلکه بحثهای داغی را در میان ایرانیان مقیم آلمان و علاقهمندان به امور سیاسی برمیانگیزد. اما حقیقت چیست؟ اگر میخواهید با دیدی روشنتر به آینده مهاجرتیتان در آلمان بنگرید و از کلیشهها رها شوید، ادامه مطلب را بخوانید و ویدِئوی مربوطه را در “کانال برایان” ویکی تماشا کنید.

تاریخچه و ایدئولوژی حزب AfD
حزب AfD در آوریل ۲۰۱۳ توسط “برند لوک (Bernd Lucke) “، “الکساندر گاولند (Alexander Gauland) “و دیگران تأسیس شد و ابتدا بر مخالفت با اتحادیه اروپا و ارز یورو تمرکز داشت. این حزب در واکنش به بحران بدهی اروپا شکل گرفت و از دستور کار اقتصادی لیبرال و شکگرایی نرم نسبت به یورو حمایت میکرد. با این حال، پس از درگیریهای داخلی و کنار گذاشته شدن لوکه در سال ۲۰۱۵، حزب به سمت راست افراطی گرایش یافت و مسائل هویتی ملی را در اولویت قرار داد. بحران مهاجران ۲۰۱۵ نقطه عطفی بود که AfD از نارضایتی عمومی نسبت به سیاستهای آنگلا مرکل بهرهبرداری کرد و موضعی سختگیرانه علیه مهاجرت اسلامی اتخاذ نمود.
از نظر ایدئولوژیک، حزب AfD ترکیبی از پوپولیسم راستگرا، ناسیونالیسم فولکیش (قومی–فرهنگی) و محافظهکاری ملی است. این حزب بر حاکمیت آلمان و حفظ میراث فرهنگی تأکید دارد و در مقابل چندفرهنگیگرایی موضع انتقادی میگیرد. برخلاف تصور رایج، AfD فاقد مؤلفههای اصلی فاشیسم کلاسیک مانند حکومت تمامیتخواه (توتالیتاریسم) است و بیشتر به سمت نئوپوپولیسم گرایش دارد. با این حال، جریانهای افراطی درون حزب، مانند جناح “فلگل (Der Flügel) “توسط اداره فدرال حفاظت از قانون اساسی (BfV) بهعنوان گروههای راست افراطی شناسایی شدهاند و از سال ۲۰۲۰ تحت نظارت سیستماتیک قرار گرفتهاند. سیاستهای AfD در حوزه مهاجرت بر کنترل مرزی سختگیرانه و اخراج مهاجران غیرقانونی تمرکز دارد، بدون آنکه لزوماً به نژادپرستی سیستماتیک منجر شود. در زمینه تغییرات اقلیمی، حزب نسبت به اجماع علمی تردید نشان میدهد و با انتقال انرژی مخالف است. این مواضع، که ریشه در ناسیونالیسم اقتصادی دارند، اغلب با فاشیسم همسانسازی میشوند، در حالی که تفاوتهای کلیدی مانند فقدان ایدئولوژی توتالیتر نادیده گرفته میشود. در سالهای اخیر، در جریان بحثهای عمومی و رسانهای پیرامون احزاب راستگرا و به خصوص جریان «راست افراطی» در آلمان، برداشتها و ادعاهای نادرستی در میان عموم منتشر شده است. برخی از این برداشتها ناشی از سوگیری رسانهای (Media bias)، برخی از کمبود آگاهی مفهومی است، و برخی از آنها به دلایل سیاسی یا احساسی تقویت میشوند.

برداشتهای رایج اشتباه از احزاب راستگرا
برداشت غلط ۱: «هر فردی که راستگرا است، فاشیست یا نازی است»!
این یکی از رایجترین کلیشههاست که بیشتر جنبه احساسی دارد تا تحلیلی. درست است که برخی گرایشها در راست افراطی به عناصر نژادگرایی یا انکار هولوکاست نزدیک میشوند، اما همه احزاب راست نمیتوانند برچسب فاشیستی بخورند. در ادبیات علوم سیاسی، میان «راست محافظهکار» و «راست پوپولیستی/افراطی» تفاوت آشکاری قائل میشوند. مطالعهای درباره احزاب راستگرای پوپولیستی در اروپا نشان میدهد که بسیاری از آنها در چارچوب دموکراسی عمل میکنند و اگرچه ممکن است گفتمان تندی داشته باشند، خود را صرفاً در مسیر فاشیستی تعریف نمیکنند. درباره حزب AfD در آلمان، برخی پژوهشگران تأکید کردهاند که این حزب در پارلمان عمل میکند و هنوز به معنای کلاسیک فاشیسم نیست، ولی برخی جناحهای آن مثل “Der Flügel” زیر نظر نهادهای نظارتی امنیتی قرار گرفتند. اگر بخواهیم به دقت علمی بپردازیم، باید بپرسیم: آیا حزب مورد نظر اقدامات ضددموکراتیک انجام داده؟ آیا حقوق اقلیتها را انکار میکند؟ آیا به خشونت یا حذف فیزیکی اقلیتها دعوت میکند؟ اگر پاسخ منفی باشد، نمیتوان آن را فاشیستی خواند. پس برچسب «فاشیست» باید بر پایه شواهد صریح (نه بر اساس تداعی یا نفرت) باشد.
برداشت غلط ۲: «اگر راستگراها قدرت بگیرند، آزادی بیان رخت برمیبندد»!
این یکی از نگرانیهای جدی و البته قابل درک در میان بسیاری از کسانی است که ترس از سلطهجویی دولت دارند. اما این تصور نیز باید بررسی شود. برخی احزاب راست افراطی در اروپا به محدودسازی نظرات مخالف تمایل داشتهاند، اما این مسأله لزوماً به انهدام کامل آزادی بیان نمیانجامد مگر اینکه خودِ ساختار دموکراتیک زیر سوال رود. مطالعات نشان میدهند که احزاب راست پوپولیست غالباً از ادبیات «مردم در برابر نخبهها» استفاده میکنند تا مشروعیت بخرند، و کنترل رسانه یا محدودیت بیان بخشی از گفتمان آنها است، اما در موارد بسیاری با مقاومت نهادی و حقوقی روبرو میشوند. در مورد آلمان، قانون اساسی کشور (Grundgesetz) قویاً آزادی بیان را تضمین میکند و نهادهای قضایی مستقل هستند. مگر آنکه حزب مورد نظر تلاش کند قانون اساسی را تغییر دهد، فرض از بین رفتن آزادی بیان بهسادگی قابل اثبات نیست. بنابراین، اگرچه نگرانی مشروع است، اما نباید آن را به عنوان یک سرنوشت قطعی نمایش داد مگر ادله روشنی ارائه شود.
برداشت غلط ۳: «مهاجران و پناهجویان باعث سقوط اقتصادی و اجتماعی آلمان میشوند»!
یکی از ادعاهای بسیار رایج در گفتگوهای عمومی، این است که مهاجرت گسترده منجر به فشار بر خدمات عمومی، بیکاری و فروپاشی اجتماعی میشود. پژوهشها نشان میدهند که اثر مهاجرت بر اقتصاد پیچیده است: مهاجران عموماً برخی خدمات را مصرف میکنند، اما همچنین نیروی کار میآورند، مالیات میدهند و در بلندمدت مشارکت اقتصادی دارند. طبق مقالهای جامع در مورد پدیده احزاب راستگرا، تأثیر آنها بر سیاست مهاجرت عمدتاً در سطح نمادین بیشتر است تا تغییرات اساسی اقتصادی. در آلمان، دادههای دفتر فدرال آمار نشان میدهد که مهاجران متخصص (خصوصاً در بخش فناوری، سلامت و مهندسی) به کاهش شکاف نیروی کار کمک کردهاند. همچنین، مقالات درباره رسانههای راستگرا اشاره کردهاند که افزایش پوشش رسانهای منفی درباره مهاجران میتواند تصویر تحریفشدهای ایجاد کند بدون اینکه واقعیتهای اقتصادی به همان اندازه مطرح شود. بنابراین، ادعای مطلق «سقوط اقتصادی به خاطر مهاجرت» یک اغراق است که باید با دادههای اقتصادی واقعی تقویت شود نه با شعار.

برداشت غلط ۴: «چپها مدافع آزادی بیان و مطالبهگری هستند؛ راستها همیشه خشونتآفریناند»!
این برداشت نیز دو قطبیسازی شدید ایجاد میکند که باعث میشود بسیاری از افراد هنگام نقد راست افراطی به سمت تقلیلگرایی بروند. در تاریخ سیاسی، افراد و حرکتهایی از چپ نیز اقدامات سرکوبگرانه کردهاند (به عنوان مثال در برخی رژیمهای کمونیستی). پس نسبت دادن مطلق «چپ = آزادیخواه و راست = سرکوبگر» دقیق نیست. در مورد ابزارهای هوش مصنوعی و توصیهدهندگان انتخاباتی پژوهشها نشان دادهاند که حتی سیستمهای بهظاهر «بیطرف» تمایلاتی نسبت به چپ دارند و ممکن است گفتمان راست را کمتر بازتاب دهند. همچنین، پروژه PopBERT نشان داده است که گفتمان پوپولیستی میتواند در سمت چپ یا راست وجود داشته باشد و زبان میتواند به شکلی پوپولیستی چارچوببندی شود، نه صرفاً جهتدار به سمت چپ. بنابراین، بهتر است در نقد، روی ایدهها، گفتارها و عملکردها تمرکز کنیم نه روی دستهبندی مطلق احزاب.
برداشت غلط ۵: «اگر راستگرایان به قدرت برسند، همه مهاجران اخراج میشوند، اقتصاد فرو میپاشد و حقوق اجتماعی از بین میرود»!
این برداشت آمیخته به اغراق و سناریوسازی فاجعهآمیز است. در واقع، احزاب راست پوپولیستی معمولاً سیاستهای سختگیرانهتری در زمینه مهاجرت پیشنهاد میکنند، اما توانایی اخراج همه مهاجران را ندارند؛ بهویژه کسانی که اقامت قانونی دارند. تجربه کشورهای اروپایی نشان داده است که این احزاب پس از ورود به قدرت، ناچار به مصالحه و تعدیل برنامههای خود میشوند (اصل اعتدال پس از قدرت). برای نمونه، در آلمان نهادهای قانون اساسی و حقوق بشری مانع اجرای سیاستهای افراطی میشوند. بنابراین در محتوا بهتر است بگویید: «احتمالاً فشار بر قوانین مهاجرت تشدید شود» یا «ممکن است برخی مقررات سختگیرانهتر شوند»، نه اینکه «همه مهاجران اخراج میشوند»!
نقش رسانهها در شکلدهی ادراک عمومی
پوشش رسانهای AfD اغلب منفی و یکجانبه است، که منجر به تقویت کلیشهها میشود. تحقیقات نشان میدهد که این تعصب عمومی، ادراک را به سمت افراطیسازی سوق میدهد. برای بهبود پوشش، رسانهها باید به تحلیلهای آکادمی تکیه کنند و از نرمالسازی ایدئولوژیهای افراطی اجتناب ورزند و قاببندی عادلانهای ارائه دهند. این رویکرد، افکار عمومی را به سمت گفتگوی مبتنی بر شواهد هدایت میکند. برداشتهای اشتباه از احزاب راستگرا مانند AfD، که اغلب فاشیسم را با ناسیونالیسم اشتباه میگیرد، مانع درک دقیق تحولات سیاسی آلمان میشود. با تمایز مفهومی، راستیآزمایی، و استفاده از پژوهشهای معتبر، میتوان به گفتمانی سازنده دست یافت که دموکراسی را تقویت کند. پیشنهاد میشود مخاطبان به مطالعه تعاریف ایدئولوژیک بپردازند تا از تأثیر رسانهای کاسته شود. رسانهها نه تنها اخبار را گزارش میکنند، بلکه چارچوب شکلدهندهای میسازند که افکار عمومی را بهسمت یک برداشت خاص هدایت میکند. در عین حال، نباید فراموش کرد که در دنیای دیجیتال امروز، رسانههای سنتی تنها بازیگر میدان نیستند. بخش بزرگی از شهروندان اخبار مربوط به AfD را از شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر و یوتیوب دریافت میکنند. الگوریتمهای این پلتفرمها با برجستهسازی برخی محتواها و تکرار آنها، زمینهساز «اتاق پژواک» میشوند؛ جایی که کاربران بیشتر با روایتهای همسو مواجه میشوند و کمتر به دیدگاههای متفاوت دسترسی دارند. این پدیده میتواند درک واقعیت را تحریف کند و مرز میان تحلیل علمی و روایت رسانهای را کمرنگ سازد. بنابراین، ترکیب تحلیل رسانههای سنتی با شناخت سازوکار شبکههای اجتماعی برای فهم نقش AfD در سیاست آلمان ضروری است.
References (منابع):
1) Darius, P., & Stephany, F. (2020). How to hijack Twitter: Online polarisation strategies of Germany’s political far-right. arXiv. https://arxiv.org/abs/2010.05546
2) Gehler, M. (2021). The AfD: Germany’s new Nazis or another populist party? JSTOR. https://www.jstor.org/stable/j.ctv3029sdf
3) Pirro, A. L. (2023). Far right: The significance of an umbrella concept. Nations and Nationalism, 29(3), 745-760. https://doi.org/10.1111/nana.12860
4) Rensmann, L. (2018). Radical right-wing populists in parliament: Examining the Alternative for Germany in European context. German Politics and Society, 36(3), 1-26. https://www.jstor.org/stable/48561504
5) Salomo, L., et al. (2023). Radical right-wing support among urban voters in Germany: Disentangling the roles of immigration, immigration history, segregation, and poverty in the neighborhood. Journal of Urban Affairs. https://doi.org/10.1080/07352166.2023.2224020
6) Schumacher, G., & Zaslove, A. (2020). Revisiting the inclusion-moderation thesis on radical right populism: Does party leadership matter? Politics and Governance, 8(1), 206-216. https://doi.org/10.17645/pag.v8i1.2515
7) Specht, D. (2025, February 26). How media has contributed to the rise of the AfD. Geographical. https://geographical.co.uk/geopolitics/how-media-has-contributed-to-the-rise-of-the-afd
8) Wagner, M. (2018, January 24). Far right politics in Germany: From fascism to populism? LSE Blogs. https://blogs.lse.ac.uk/europpblog/2018/01/24/far-right-politics-in-germany-from-fascism-to-populism/
9) Winograd, S. (2021). The radicalization of the far-right in Germany and regional disparities in support. Dartmouth Undergraduate Journal of Politics, Economics and World Affairs, 1(3). https://digitalcommons.dartmouth.edu/dujpew/vol1/iss3/4/
10) Zierold, M., et al. (2023). PopBERT: Detecting populism and its host ideologies in the German Bundestag. arXiv. https://arxiv.org/abs/2309.14355
راوی: برایان بختیاری
متن به قلم: پروانه الهدینی