آیا آلمان در مسیر افول اجتماعی است؟ چه اتفاقی برای جامعهای افتاده که روزی نماد نظم، رفاه و امنیت در اروپا بود؟ چرا در یکی از صنعتیترین ایالتهای آلمان، نوردراین-وستفالن (NRW)، تنها در سال ۲۰۲۳ بیش از ۲۰۹ مورد تجاوز گروهی ثبت شده است؟ آیا این فقط یک روایت آماری از خشونت در آلمان معاصر است، یا نشانهای از تغییر فرهنگی عمیقتر در جامعه آلمان؟ از زمان بحران مهاجرتی ۲۰۱۵، بسیاری از تحلیلگران دربارهی «افول اجتماعی آلمان» سخن میگویند؛ افولی که خود را در افزایش جرایم خشونتآمیز، شکاف فرهنگی، بیاعتمادی عمومی نشان میدهد. اما آیا این پدیدهها نتیجهی مستقیم مهاجرتاند؟ یا ریشه در ساختار اقتصادی، سیاستهای ناکارآمد ادغام فرهنگی و تحولات جهانی دارند؟ در این گزارش تحلیلی، با تکیه بر دادههای رسمی پارلمان ایالت NRW و یافتههای جامعهشناسی مدرن، به این پرسش میپردازیم که: «چطور تغییرات جمعیتی، فرهنگی و اقتصادی آلمان را به نقطهای رساندهاند که امنیت اجتماعی آن زیر سؤال رفته است؟» اگر به دنبال درکی واقعی از آنچه امروز در آلمان میگذرد هستید، پیشنهاد میکنیم ادامهی مقاله و ویدیوی اختصاصی این تحلیل را در کانال یوتیوب برایان ویکی از دست ندهید.

الگوهای جرایم و توزیع ملیتی در NRW
گزارش رسمی پارلمان ایالتی نوردراین-وستفالن (Landtag NRW, 2024) نشان میدهد که در سال ۲۰۲۳، ۲۰۹ مورد تجاوز گروهی طبق ماده §177 بندهای ۶ تا ۸ قانون جزای آلمان (StGB) ثبت شده است. در مجموع ۱۵۵ مظنون شناسایی شدند که ۷۱ نفر (۴۶٪) دارای تابعیت آلمانی و ۸۴ نفر (۵۴٪) تبعه کشورهای خارجی بودند. مظنونان غیرآلمانی عمدتاً از سوریه (۱۱ نفر)، کوسوو (۸ نفر)، عراق و افغانستان (هر کدام ۷ نفر) و بلغارستان (۶ نفر) بودهاند؛ الگویی که با یافتههای پژوهشهای تجربی دربارهی نمایندگی بیشازحد مهاجران در جرایم خشونتآمیز همخوانی دارد. در میان مظنونان آلمانی نیز، ۳۷ نفر (۵۲٪) دارای نامهایی با ریشههای زبانی غیرآلمانی مانند محمد، ابراهیم، بلال، نورکان و احمد بودهاند، که بیانگر چالشهای ادغام نسل دوم مهاجران است. از نظر جغرافیایی، این جرایم بیشتر در شهرهای پرتراکم مانند کلن، دوسلدورف، اسن و دورتموند متمرکز بودهاند؛ الگویی که با نظریه نابهنجاری اجتماعی همخوانی دارد، نظریهای که تراکم جمعیتی و بیثباتی اجتماعی را زمینهساز افزایش انحراف جمعی میداند. بهطور کلی، این آمارها برخلاف دادههای ملی که رشد کلی جرایم جنسی از ۷۴۸۰ مورد در ۲۰۱۳ به ۹۲۳۳ مورد در ۲۰۲۳ را نشان میدهند، جنبههای محلی و فرهنگی وقوع جرم در NRW را برجسته میکنند.

از مهاجرت تا تعارض هویتی و انحراف رفتاری
موج بزرگ مهاجرت پس از سال ۲۰۱۵، با ورود بیش از یک میلیون پناهنده، ترکیب جمعیتی آلمان را بهطور چشمگیری تغییر داد و در میان نسل دوم مهاجران نوعی ناهماهنگی هویتی ایجاد کرد. بر اساس مدل استراتژیهای همسانسازی فرهنگی جان بری (John Berry)، زمانی که بین حفظ فرهنگ مبدأ و پذیرش هنجارهای جامعه میزبان تعادل برقرار نشود، احتمال بروز رفتارهای ضدهنجاری مانند جرایم گروهی افزایش مییابد، بهویژه در جوامعی که تفاوتهای هنجار جنسیتی در آن برجسته است. در ایالت NRW، که حدود ۳۰ درصد جمعیت آن دارای پیشینه مهاجرتی است، نرخ بیکاری میان مهاجران تقریباً دو برابر افراد بومی است. این وضعیت منجر به فشار اجتماعی–اقتصادی و انتقال بیننسلی محرومیت میشود. مطالعات تجربی که با روش تفاوت در تفاوتها (difference-in-differences) انجام شدهاند، نشان میدهند که ورود پناهندگان باعث افزایش حدود ۱۰ درصدی جرایم خشونتآمیز در سال نخست شده است؛ پدیدهای که عمدتاً ناشی از ناکارآمدی سیاستهای ادغام فرهنگی بوده است. این روند صرفاً جنبه فرهنگی ندارد، بلکه ریشه در عوامل ساختاری عمیقتری همچون فقر شهری و شکافهای آموزشی دارد.

محافظهکاری فرهنگی، فرسایش اعتماد اجتماعی و چرخش پارادایمی در آلمان
افزایش جرایم خشونتآمیز در آلمان، بهعنوان یک مسئله فرهنگی و سیاسی، موجب رشد نوعی محافظهکاری بومیگرا و گسترش گفتمانهای پوپولیستی شده است. حزب AfD با تکیه بر روایت افول توانست سهم آرای خود را از حدود ۵ درصد در سال ۲۰۱۳ به بیش از ۳۰ درصد در ایالتهای شرقی در سال ۲۰۲۴ افزایش دهد؛ روندی که بیانگر رادیکالیزه شدن انتخاباتی در بخشی از جامعه است. این واکنش اجتماعی از احساس تهدید فرهنگی ادراکشده سرچشمه میگیرد، جایی که آمارهای مربوط به NRW بهعنوان شواهدی از بحران هویت اروپایی تعبیر میشوند. با این حال، تحلیلها هشدار میدهند که چنین برداشتهای تکبعدی میتواند به تعصب قومی منجر شود. در مقابل، رویکرد چندعلتی بر عوامل اقتصادی مانند رشد کند تولید ناخالص داخلی (کمتر از یک درصد در سال ۲۰۲۳) و اقتصاد مبتنی بر دستمزد پایین تأکید دارد؛ عواملی که خود زمینهساز نابرابری و افزایش تنشهای اجتماعی هستند.
در همین چارچوب، یکی از مهمترین پیامدهای این وضعیت، فرسایش اعتماد اجتماعی است. در نظریه کلاسیک جامعهشناسی، اعتماد اجتماعی از ارکان اصلی نظم اخلاقی مدرن بهشمار میرود. رخدادهای اخیر درNRW، صرفنظر از ملیت عاملان، موجب کاهش حدود ۱۸ درصدی شاخص اعتماد میانفردی در میان جوانان آلمانی بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳ شده است. این کاهش با جانبداری رسانهها در پوشش اخبار تشدید شده و نشانهای از افول اجتماعی ساختاری است؛ وضعیتی که در آن انسجام اجتماعی در برابر تنوع فرهنگی تضعیف میشود. دادههای ایالت NRW تنها آمار جنایی نیستند، بلکه بازتابی از یک تغییر پارادایم اجتماعی در آلماناند؛ تغییری از دوران رفاه صنعتی به دورهای با چالشهای فرهنگی، اخلاقی و ساختاری. برای مقابله با این روند، جامعه آلمان به استراتژیهای ادغام جامع نیاز دارد که حوزههایی چون آموزش، اشتغال و مبارزه با تبعیض را در بر گیرد تا میان تنوع فرهنگی و انسجام اجتماعی تعادل برقرار شود. در غیر این صورت، محافظهکاری رادیکال و شکافهای اجتماعی عمیقتر خواهند شد. اما با اجرای سیاستهای آگاهانه و مبتنی بر شواهد، آلمان هنوز میتواند مسیر خود را به سوی یک جامعه تابآور باز یابد.
References (منابع):
1) Landtag Nordrhein-Westfalen. (2024). Antwort der Landesregierung auf die Kleine Anfrage 4016: Gruppenvergewaltigungen – Wie schlimm steht es um Nordrhein-Westfalen? (Drucksache 18/10429). https://www.landtag.nrw.de/portal/WWW/dokumentenarchiv/Dokument/MMD18-10429.pdf
2) Becker, S. O., & Mühlner, K. (2020). Do immigrants affect crime? Evidence for Germany (CESifo Working Paper No. 8095). Center for Economic Studies and ifo Institute (CESifo). https://www.econstor.eu/bitstream/10419/201922/1/cesifo1_wp7696.pdf
3) Berry, J. W. (1997). Immigration, acculturation, and adaptation. Applied Psychology, 46(1), 5–34. https://doi.org/10.1080/026999497378467
4) Bertelsmann Stiftung. (2024). Gesellschaftlicher Zusammenhalt in Deutschland 2023. https://www.bertelsmann-stiftung.de/fileadmin/files/Projekte/Gesellschaftlicher_Zusammenhalt/Gesellschaftlicher_Zusammenhalt_2023/2024_Studie_Gesellschaftlicher-Zusammenhalt-2023.pdf
5) Coleman, J. S. (1990). Foundations of social theory. Harvard University Press. https://www.hup.harvard.edu/books/9780674312265
6) Crul, M., & Schneider, J. (2010). Comparative integration context theory: Participation and belonging in new diverse European cities. Journal of Ethnic and Migration Studies, 36(2), 355–366. https://www.taylorfrancis.com/chapters/edit/10.4324/9781315872612-7/comparative-integration-context-theory-participation-belonging-new-diverse-european-cities-maurice-crul-jens-schneider
7) Decker, F. (2018). The ‘Alternative for Germany’: Factors of the rise and decline of a populist radical right party. Politics, 38(3), 352–359. https://doi.org/10.3167/gps.2016.340201
8) Degenhardt, H., Föbker, G., & Schündeln, M. (2023). Do refugees impact crime? Causal evidence from large-scale refugee migration to Germany. Labour Economics, 84, 102532. http://dx.doi.org/10.2139/ssrn.4632651
راوی: برایان بختیاری
متن به قلم: پروانه الهدینی