اگر بین «درآمد بالاتر اما ناامنتر» در آمریکا و «ثبات بیشتر و مرخصی سخاوتمندانهتر» در آلمان گیر کردهاید، کدام را انتخاب میکنید؟ آیا امنیت شغلی، تعادل کار و زندگی و سیاستهای مرخصی برای شما مهمتر است یا سرعت رشد شغلی و رقابت نفسگیر بازار کار آمریکا؟ چرا بسیاری از متخصصان، آلمان را به عنوان بهشتی برای تعادل کار و زندگی میبینند، در حالی که آمریکا برای جاهطلبان ریسکپذیر مانند یک میدان طلایی عمل میکند؟ اگر میخواهید بدانید «برای سبک زندگی شما» کدام مقصد مناسبتر است، در این مقاله با تکیه بر دادههای معتبر و تحلیل مقایسهای، مزایا و محدودیتهای هر دو کشور را روی میز میگذاریم تا شما بتوانید با آگاهی کامل تصمیم بگیرید، شاید کلید مهاجرت موفق شما همین جا باشد!

مقایسه امنیت شغلی بین آلمان و آمریکا
امنیت شغلی که به عنوان یکی از عوامل کلیدی در رضایت کارکنان و حفظ نیروی کار شناخته میشود، در دو کشور آلمان و آمریکا تفاوتهای ساختاری دارد. در آلمان، سیستم اقتصاد بازار هماهنگ با قوانین سختگیرانه حفاظت از اخراج (dismissal protection) همراه است، که شاخص حفاظت از اشتغال (employment protection index) آن در سال ۲۰۰۹ حدود ۲.۶۸ بوده است. این سیستم باعث میشود اخراج بدون دلیل قانونی تقریباً غیرممکن باشد، و کارکنان پس از دوره آزمایشی معمولاً قرارداد نامحدود دریافت میکنند. تحقیق کیفی بر روی کارکنان آلمانی و آمریکایی نشان میدهد که کارکنان آلمانی احساس امنیت شغلی بالایی دارند، اما نگرانی از بازار کار پس از اخراج وجود دارد. برای مثال، یکی از مصاحبهشوندگان آلمانی بیان کرده:
"I am pretty sure that I can stay here until I retire, if I want to"
علاوه بر این، پس از اخراج، سیستم بیمه بیکاری (unemployment insurance) در آلمان، ۶۰-۶۷ درصد حقوق را برای حداقل یک سال پوشش میدهد، که نگرانیهای مالی را کاهش میدهد. با این حال، این سیستم میتواند به پدیده "تنپروری" (idleness) منجر شود، جایی که برخی افراد از مزایا سوءاستفاده میکنند.
در مقابل، آمریکا با سیستم اقتصاد بازار لیبرال عمل میکند، جایی که اصل "اشتغال به اراده (at-will employment)" حاکم است که اجازه میدهد کارفرمایان بدون دلیل خاص یا اطلاع قبلی، قراردادها را فسخ کنند، که این امر میتواند احساس ناامنی شغلی را افزایش دهد، و شاخص حفاظت از اشتغال تنها ۰.۲۶ است، این امر منجر به تعدیلهای (lay off) مکرر میشود، همانند آنچه در شرکتهای بزرگ فناوری مانند گوگل و متا در سالهای اخیر مشاهده شد. مطالعهای بر روی ناامنی شغلی ذهنی در چهار دهه گذشته نشان میدهد که کارکنان آمریکایی احساس امنیت کمتری دارند، اما نسبت به یافتن شغل جدید خوشبینتر هستند. دادهها حاکی از آن است که در آمریکا، کارکنان اغلب میگویند:
"There are always insecurities and there will always be lay-offs"

مقایسه سیاستهای مرخصی در آلمان و آمریکا
سیاستهای مرخصی یکی از جنبههای کلیدی تعادل کار و زندگی (Work-Life Balance) است. در آمریکا، هیچ قانون فدرالی برای مرخصی با حقوق وجود ندارد، و کارکنان معمولاً ۱۰-۱۵ روز مرخصی سالانه دریافت میکنند. بسیاری از آمریکاییها حتی از تمام مرخصیهای خود استفاده نمیکنند، که این امر به استرس و فرسودگی (burnout) منجر میشود. تحقیقات نشان میدهد که در آمریکا، نرخ غیبت در شرکتهای با اضافهکاری بالا ۱۷ درصد است، در مقایسه با ۹ درصد در شرکتهای با اضافهکاری پایین. در آلمان، حداقل ۲۰-۲۵ روز مرخصی سالانه اجباری است، که اغلب به ۳۰ روز افزایش مییابد. این سیاستها با ارزشهای جمعگرایانه (collectivist values) همخوانی دارند و به بهبود سلامت، خلاقیت و عملکرد شغلی کمک میکنند. میانگین مرخصی در آلمان ۷.۸ هفته است، در مقایسه با ۳.۹ هفته در آمریکا. مطالعات نشان میدهد که مرخصیها اثرات مثبت پایداری بر رضایت زندگی دارند. مرخصیهای بیشتر در آلمان به رضایت بالاتر و نرخ حفظ کارکنان بهتر منجر میشود. در آمریکا، کمبود مرخصی به کاهش رضایت و افزایش گردش نیروی کار دامن میزند. یک مطالعه مقایسهای نشان میدهد که سیاستهای مرخصی سنتی در آلمان، عملکرد بالاتری نسبت به سیستمهای انعطافپذیر در آمریکا ایجاد میکنند.
تعادل کار و زندگی در آلمان بر بهرهوری در ساعات مشخص تمرکز دارد، با میانگین ساعات کاری ۱۸.۶ ساعت در هفته برای افراد در سن کار، در مقایسه با ۲۵.۱ ساعت در آمریکا. اتحادیهها و قوانین، مانند سیاست "work less, work all"، به کاهش ساعات کاری کمک کردهاند. در آمریکا، فرهنگ کار بر پیشرفت سریع و رقابت تأکید دارد، با ساعات کاری طولانیتر و مرخصی کمتر. تحقیقات نشان میدهد که متخصصان آینده کسبوکار در آمریکا و آلمان هر دو تعادل کار و زندگی را ارزشمند میدانند، اما آلمانیها عوامل گستردهتری مانند عدالت توزیعی و مذهب را در نظر میگیرند. ۸۵.۱ درصد آمریکاییها و ۸۶.۸ درصد آلمانیها گزینههای تعادل کار و زندگی را بر افزایش حقوق ترجیح میدهند. در آلمان، فرهنگ "فیرابند" (Feierabend) جداسازی کار و زندگی شخصی را تشویق میکند، رضایت زندگی در آلمان با مرخصی بیشتر همبستگی مثبت دارد. در حالی که در آمریکا، هویت اغلب با کار گره خورده است و فرهنگ "Hustle" غالب است؛ کارکنان اغلب خارج از ساعات کاری ایمیل چک میکنند و مصرف مرخصی کامل معمولاً تابو است.

کدام کشور از نظر امنیت شغلی، مرخصی انتخاب بهتری است؟
انتخاب بین آلمان و آمریکا بستگی به اولویتها دارد. آلمان به دلیل حمایتهای قانونی قویتر و سیستم بیمه بیکاری سخاوتمندانه، امنیت شغلی بیشتری نسبت به آمریکا ارائه میدهد. این موضوع برای مهاجرانی که به دنبال ثبات هستند، آلمان را به گزینهای جذابتر تبدیل میکند. آلمان به دلیل ساعات کاری کمتر و مرخصیهای بیشتر، تعادل کار و زندگی بهتری نسبت به آمریکا ارائه میدهد. این موضوع بهویژه برای مهاجرانی که به دنبال کیفیت زندگی بالا هستند، اهمیت دارد. آلمان به دلیل فرآیندهای مهاجرتی سادهتر و نیاز به نیروی کار ماهر، فرصتهای شغلی بیشتری برای مهاجران فراهم میکند. با این حال، آمریکا برای افرادی که مهارتهای تخصصی دارند و میتوانند ویزای کاری دریافت کنند، پتانسیل درآمد بالاتری ارائه میدهد.
اگر امنیت شغلی بالا، مرخصی بیشتر و تعادل کار و زندگی برای شما مهم است، آلمان گزینه برتر است، به ویژه برای افراد با روحیه کارمندی. اگر ریسکپذیری، رشد سریع شغلی و پاداش بالاتر را ترجیح میدهید، آمریکا مناسبتر است، خصوصاً برای نخبگان و کارآفرینان. نسبت ریسک به پاداش (risk-reward ratio) در آمریکا برای متخصصان نرمافزار میتواند ۱ به ۳ یا بیشتر باشد، با حقوق پایه (entry-level salary) بیش از ۱۰۰ هزار دلار در شرکتهای FAANG، در مقایسه با ۵۰-۶۰ هزار یورو در آلمان. در نهایت، تصمیم جهت انتخاب کشور مقصد کاملا شخصی است؛ آلمان برای زندگی آرام و یا آمریکا برای ماجراجویی پویا؟ نظر شما چیست؟
Reference (منابع):
1) Alesina, A., Glaeser, E., & Sacerdote, B. (2005). Work and Leisure in the United States and Europe: Why So Different? NBER Macroeconomics Annual, 20, 1–64. http://www.jstor.org/stable/3585411
2) de Bloom, J., Geurts, S. A. E., Taris, T. W., Sonnentag, S., de Weerth, C., & Kompier, M. A. J. (2010). Effects of vacation from work on health and well-being: Lots of fun, quickly gone. Work & Stress, 24(2), 196–216. https://doi.org/10.1080/02678373.2010.493385
3) Fritz, C., & Sonnentag, S. (2006). Recovery, well-being, and performance-related outcomes: the role of workload and vacation experiences. The Journal of applied psychology, 91(4), 936–945. https://doi.org/10.1037/0021-9010.91.4.936
4) Stefan Linnhoff, Katherine Taken Smith and L. Murphy Smith (2014) A comparison of work-life balance perspectives of future business professionals in the USA and Germany. https://doi.org/10.1504/IJBG.2014.064679
5) Alan Manning, Graham Mazeine; Subjective Job Insecurity and the Rise of the Precariat: Evidence from the United Kingdom, Germany, and the United States. The Review of Economics and Statistics 2024; 106 (3): 748–761. https://doi.org/10.1162/rest_a_01196
6) Hall, P. A., & Soskice, D. (2001). Varieties of capitalism: The institutional foundations of comparative advantage. Oxford University Press. https://www.researchgate.net/publication/30527161_Varieties_of_Capitalism_The_Institutional_Foundations_of_Comparative_Advantage
7) Hipp, L. (2019). Feeling secure vs. being secure? Qualitative evidence on the relationship between labour market institutions and employees' perceived job security from Germany and the U.S. Contemporary Social Science, 15(4), 416–429. https://doi.org/10.1080/21582041.2019.1656816
8) Hwang, J. (2022). Cross-cultural examination of vacation policy on employee satisfaction and retention in the United States and Germany. Claremont McKenna College. https://scholarship.claremont.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=4242&context=cmc_theses
9) Okulicz-Kozaryn, A. (2010). Europeans work to live and Americans live to work (who is happy to work more: Americans or Europeans?). Journal of Happiness Studies, 12 (2), 225-243. https://doi.org/10.1007/s10902-010-9188-8
راوی: برایان بختیاری
متن به قلم: پروانه الهدینی