اگر بخواهید بین مهاجرت به آلمان یا آمریکا انتخاب کنید، کدام کشور فرصت بهتری برای شما فراهم میکند؟ آیا باید روی اقتصاد باثبات اما بوروکراتیک آلمان حساب کنید، یا دل به آزادی اقتصادی و نوآوری بیپایان در ایالات متحده بسپارید؟ برای یک نیروی کار متخصص یا یک کارآفرین جسور، کدام کشور سکوی پرتاب مطمئنتری است؟
انتخاب بین این دو غول اقتصادی تنها یک تصمیم ساده جغرافیایی نیست؛ بلکه مسیری است که میتواند آینده شغلی، مالی و حتی سبک زندگی شما را تغییر دهد. در ادامه این مقاله – و ویدئویی که همراه آن منتشر شده – به مقایسهای جامع میان فرصتها، چالشها و ریسکهای مهاجرت به آلمان و آمریکا میپردازیم؛ از سیاستهای اقتصادی و مهاجرتی گرفته تا فرهنگ، سبک زندگی و حتی آزادیهای فردی.

اقتصاد و فرصتهای شغلی در آلمان و آمریکا
آلمان به عنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان، با تولید ناخالص داخلی (GDP) بیش از ۴ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۳، فرصتهای شغلی فراوانی در زمینههای مهندسی، فناوری اطلاعات (IT) و صنایع خودروسازی ارائه میدهد. سیستم آموزشی پیشرفته و رایگان، مانند دانشگاه فنی مونیخ، نیروی کار متخصص را جذب میکند. با این حال، برای کارآفرینان، چالشهایی مانند مالیات بالا و بوروکراسی پیچیده وجود دارد. بر اساس تجربیات زیسته مهاجران، آلمان برای افراد محافظهکار (Conservative) مناسب است، اما برای کارآفرینان که به دنبال تغییرات جدی هستند، محدودیتهایی ایجاد میکند. سیاستهای مهاجرتی مانند کارت آبی اتحادیه اروپا (Blue Card EU) ، ورود متخصصان را تسهیل میکند، با این حال یادگیری زبان آلمانی ضروری است. نرخ بیکاری پایین (٪۳.۱ در سال ۲۰۲۴) و سیاستهایی مانند کارت فرصت (Chancenkarte) فرآیند مهاجرت را تسهیل میکنند. مطالعات OECD نشان میدهد که مهاجرت به آلمان میتواند رشد اقتصادی را افزایش دهد، اما تأثیر منفی بر نرخ اشتغال محلی در دورههای مهاجرت انبوه مشاهده شده است. همچنین گزارشOECD نشان میدهد که ادغام مهاجران در بازار کار آلمان موفقیتآمیز است، اما با چالشهایی مانند کاهش مهارت (Skill Downgrading) همراه است.
از طرفی صنایع شیمیایی مانند BASF و Bayer، وابسته به انرژی ارزان، پس از جنگ اوکراین آسیب دیدهاند. این وابستگی به گاز روسیه، اقتصاد را تحت تأثیر قرار داده و منجر به تعطیلی کارخانههایی مانند فولکسواگن شده است. برای مهاجران، این به معنای فرصتهای شغلی پایدار اما با رشد محدود است. در مقایسه با آمریکا، حقوقها در آلمان متوسط هستند، حدود ۵۰ تا ۹۰ هزار یورو سالانه، که پس از کسر بیمهها و مالیاتها، کاهش مییابد. سیستم دولت رفاه (Welfare State)، با بیمههای اجباری مانند بیمه بازنشستگی و بیمه درمانی، امنیت فراهم میکند اما آزادی مالی را محدود مینماید. بنابراین آلمان برای ثبات مناسب است، اما نه برای رشد سریع.
ایالات متحده با سرانه تولید ناخالص داخلی (GDP per Capita) حدود ۸۵.۳۷۳ دلار در سال ۲۰۲۴، بازار کاری پویا ارائه میدهد، با تمرکز بر نوآوری در سیلیکون ولی. میانگین درآمد در بخش فناوری حدود ۱۵۰.۰۰۰ دلار سالانه است، اما رقابت بالا و ویزای H-1B محدودیتهایی ایجاد میکند. مهاجران میتوانند از رفتار گلهای (Herd Behavior) در شبکههای حرفهای بهره ببرند، جایی که تعامل با افراد موفق به سرمایهگذاری در استارتآپها منجر میشود. مقایسه سرانه تولید ناخالص داخلی ایالتها نشان میدهد که حتی ایالتهای فقیر مانند میسیسیپی (۵۱.۰۰۰ دلار) با آلمان (۵۲.۸۰۰ دلار) قابل رقابت هستند، که این امر فرصتهای اقتصادی برتر آمریکا را برجسته میکند.

سیاست و وابستگیهای اقتصادی آلمان در مقایسه با آمریکا
آلمان، به دلیل تاریخ جنگ جهانی دوم، هیچگاه بهطور کامل سیاست خارجی مستقلی نداشته و اغلب تحت نفوذ ایالات متحده عمل کرده است. نمونههای تاریخی مانند توافق پلازا (Plaza Accord) در ۱۹۸۵، که ارزش مارک آلمان را افزایش داد و در نهایت به تضعیف صادرات و رکود اقتصادی منجر شد، نشاندهنده این وابستگی است. در سالهای اخیر نیز همین الگو تکرار شده است؛ جنگ اوکراین و فشار واشنگتن برای قطع گاز روسیه، صنایع انرژی بر آلمان را دچار بحران کرد و جهش شدید قیمت انرژی را رقم زد. در چنین شرایطی، شرکتهای خاصی مانندRheinmetall از افزایش بودجه نظامی سودهای کلان بردند، اما اقتصاد کلان کشور با کاهش رشد و افزایش هزینههای تولید مواجه شد.
مهاجران کارآفرین در این فضا بیش از پیش با ریسکهای بیرونی مواجه هستند، زیرا سیاستها نه بر اساس منطق داخلی اقتصاد آلمان، بلکه در راستای منافع آمریکا دیکته میشوند. این وضعیت با ورود پناهندگان اوکراینی و فشار بر بودجه اجتماعی دولت تشدید شده و فرصتهای شغلی هرچند در حوزه دفاعی افزایش یافته، اما با تورم و هزینههای زندگی بالا همراه بوده است. علاوه بر این، سیستم سوسیالدموکراسی آلمان با مداخلات گسترده دولت، از جمله اجبار به پرداخت هزینه برای شبکههای تلویزیونی ARDوZDF، فضای ایدئولوژیک و محدودکنندهای ایجاد میکند که در مقایسه با آزادیهای فردی و رسانهای ایالات متحده، کمتر جذاب است. در نتیجه، بسیاری از تجربیات زیسته مهاجران نشان میدهد که آلمان بیشتر برای افراد ریسکگریز مناسب است تا کسانی که میخواهند خلاف جریان حرکت کنند.
از منظر کلان، آلمان اگرچه بهعنوان موتور اقتصادی اروپا شناخته میشود، اما ساختار آن بهشدت به صادرات وابسته است و همین امر آسیبپذیریاش را افزایش میدهد. ایالات متحده در سالهای اخیر بزرگترین شریک تجاری آلمان بوده و حدود ۱۰ درصد صادرات آن را جذب میکند؛ رقمی معادل بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳. اما همین وابستگی، اقتصاد آلمان را در برابر تصمیمات سیاسی واشنگتن، بهویژه تعرفههای حمایتی دولتهایی مانند ترامپ، شکننده میسازد. تغییرات کوچک در سیاستهای آمریکا میتواند تعادل تجاری را بر هم زند و مانند گذشته، رشد اقتصادی آلمان را به مرز صفر یا حتی منفی بکشاند. این وضعیت ریشه در دوران پس از جنگ جهانی دوم دارد، زمانی که آلمان با طرح مارشال بازسازی شد و با پیوستن به ناتو، اقتصادش به ساختار آمریکا گره خورد.

فرهنگ، سبک زندگی و چالشهای اجتماعی در آلمان و آمریکا
فرهنگ آلمانی، با تأکید بر نظم و کارایی، کیفیت زندگی بالایی فراهم میکند، اما برای مهاجران، سردی مردم و آب و هوای بد چالشبرانگیز است. آب و هوا و فرهنگ سرد مردم، هرچند در کوتاهمدت نادیده گرفته میشود، در بلندمدت بر روحیه تأثیر میگذارد. شهرهایی مانند برلین و مونیخ، با زیرساختهای مدرن و امنیت بالا، جذاب هستند. با این حال، پشتسر حرف زدن در محیط کار و زیرآبزنی، بر اساس تجربیات مهاجران، رایج است. سیستم آموزشی رایگان، بهداشت کمهزینه و حملونقل کارآمد مزایای بزرگی هستند. برای کارآفرینان، محافظهکاری جامعه و عدم تمایل به ریسک، مانع نوآوری میشود. شرکتهایی مانند BMW و Tesla را مقایسه کنید؛ که چطور آلمان در خودروهای برقی عقب ماند. مهاجران باید زبان آلمانی بیاموزند، که سخت است و ادغام را کند میکند بنابراین ادغام اجتماعی برای مهاجران به دلیل محافظهکاری فرهنگی چالشبرانگیز است و در بلندمدت، این عوامل بر سلامت روانی تأثیر میگذارد. سیستم رفاه، با بیمه بیکاری و مراقبت سالمندان، امنیت میدهد اما با مالیاتهای بالا (تا ۴۵%) همراه است. همچنین مهاجران اغلب در مشاغل پایینتر قرار میگیرند. ایالات متحده، به عنوان سرزمین فرصتها، برای کارآفرینان ایدهآل است. با شرکتهایی مانند گوگل و فیسبوک، حقوقها میتواند از ۱۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار دلار برسد. تجربیات نشان میدهد که آمریکا برای افراد باهوش و ریسکپذیر، بهترین گزینه است. سیستم مهاجرتی مانند ویزای H-1B، متخصصان را جذب میکند. بیمهها اجباری نیستند و آزادی مالی بیشتر است. اقتصاد آمریکا، با تولید ناخالص داخلی بیش از ۲۵ تریلیون دلار، نوآوری را تشویق میکند.
تنوع فرهنگی و زیرساختهای مدرن در آمریکا، کیفیت زندگی را افزایش میدهد، اما هزینههای درمانی خصوصی مانع است. ادغام اجتماعی در آمریکا سریعتر رخ میدهد، به ویژه در جوامع مهاجر . بنابراین آلمان برای رفاه اجتماعی (Social Welfare) برتر است، اما آمریکا برای تنوع و شبکهسازی (Networking) مناسبتر. سیاستهای آلمان، مانند ویزای جستجوی کار (Job Seeker Visa)، انعطافپذیرتر هستند، در حالی که آمریکا با لاتاری گرین کارت (Green Card Lottery) و ویزای سرمایهگذاری (Investment Visa) فرصتهای متنوعی ارائه میدهد.

جمعبندی و مقایسه نهایی مهاجرت به آلمان یا آمریکا
در پایان میتوان گفت مهاجرت به عنوان یک پدیده جهانی، تحت تأثیر عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار دارد. در این مقاله، مقایسهای بین مهاجرت به آلمان و ایالات متحده ارائه شد، با تمرکز بر نیروی کار متخصص و کارآفرین. بر اساس تجربیات زیسته افراد مهاجری که سالهای زیادی در آلمان زندگی کردهاند، و تحلیل دادههای اقتصادی، این مقایسه نشان میدهد که ایالات متحده آمریکا اغلب گزینه بهتری برای افراد ریسکپذیر (Risk-Takers) و نوآور (Innovative) است به دلیل فرصتهای رشد و استقلال، در حالی که آلمان برای کسانی که به دنبال ثبات (Stability) و رفاه اجتماعی (Social Welfare) هستند، جذابتر مینماید.
مهاجران میتوانند مستقیم به آمریکا بروند یا از کشورهایی مانند آلمان به عنوان سکوی پرتاب استفاده کنند. سیاستهای محافظهکارانه، فشارهای خارجی و ساختار اقتصادی وابسته باعث شدهاند خلاف جهت شنا کردن در آلمان دشوارتر باشد. آمریکا برای مهاجران کارآفرین، عدم محدودیت ایدئولوژیک، رشد سریع را ممکن میسازد. با این حال، هزینههای بهداشت بالا و عدم امنیت اجتماعی، چالشهای تاملبرانگیزی هستند. آمریکا سیاست خارجی مستقل دارد و اغلب دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد، مانند در توافق پلازا یا جنگ اوکراین. این استقلال، اقتصاد را مقاوم میسازد. برای مهاجران، این به معنای فرصتهای جهانی است. در مقایسه با آلمان، آمریکا دولت رفاه ندارد و فردگرایی را ترویج میدهد. مهاجران کارآفرین میتوانند شرکت بزنند بدون بوروکراسی سنگین. چالشها شامل رقابت شدید و نابرابری است. با این حال، برای افراد جاهطلب ، آمریکا پیشرفت سریع ارائه میدهد. تجربیات زیسته تأکید میکند که وقت تلف کردن در کشورهای غربی غیر از آمریکا، برای کارآفرینان اشتباه است. این استقلال سیاسی، اقتصاد را پویا نگه میدارد. فرهنگ آمریکایی، با تأکید بر نوآوری و تنوع، مهاجران را جذب میکند. شهرهایی مانند سیلیکون ولی، مرکز کارآفرینی هستند. با این حال، مسائلی مانند هزینههای زندگی بالا وجود دارد. در آمریکا برای مهاجران، انگلیسیزبان بودن تسهیلکننده است. سیستم آموزشی گران اما برتر است. در بلندمدت، فرصتهای رشد نامحدود، کیفیت زندگی را افزایش میدهد. انتخاب بین آلمان و آمریکا به اولویتها بستگی دارد: آلمان برای کیفیت زندگی پایدار و آموزش رایگان، آمریکا برای فرصتهای اقتصادی و کارآفرینی. البته قابل به ذکر است که مهاجران باید عوامل شخصی مانند سن و مهارتها را در نظر بگیرند.
Reference (منابع):
1) Razin, A., & Sadka, E. (2014). "Migration states and welfare states: Why is America different from Europe?". Migration States and Welfare States: Why Is America Different from Europe? | SpringerLink
2) https://www.oecd.org/migration/the-labour-market-integration-of-immigrants-in-germany.pdf
3) https://quincyinst.org/report/the-risks-to-germany-and-europe-of-a-prolonged-war-in-ukraine/
4) https://www.expatarrivals.com/europe/germany/pros-and-cons-moving-germany
5) Nikolov, Plamen and Salarpour Goodarzi, Leila and Titus, David, Skill Downgrading Among Refugees and Economic Immigrants in Germany: Evidence from the Syrian Refugee Crisis. IZA Discussion Paper No. 15426, Available at SSRN: https://ssrn.com/abstract=4163303
7) https://www.quora.com/Advantages-and-disadvantages-of-migrating-to-Germany-vs-USA-for-entrepreneurs
8) https://www.migrationpolicy.org/article/european-immigrants-united-states
9) (17) How immigrant entrepreneurs in U.S and Germany are driving up startups | LinkedIn
10) https://mariaabroad.com/differences-between-living-in-germany-and-the-us/
11) Oleribe, O. O., & de la Fuente, R. A. (2022). Migration of highly-skilled workers: personal perspectives. The Pan African medical journal, 41, 292. https://doi.org/10.11604/pamj.2022.41.292.34644
راوی: برایان بختیاری
متن به قلم: پروانه الهدینی