چرا برخی افراد در فرآیند انتخاب همسر موفقتر عمل میکنند؟ چه ویژگیهایی باعث میشود فردی در نگاه دیگران جذابتر باشد؟ انتخاب همسر یکی از مهمترین و پیچیدهترین تصمیمات زندگی است که عوامل مختلفی بر آن تأثیر میگذارند. ویژگیهایی که یک فرد در جستجوی همسر خود در نظر میگیرد، از جذابیتهای ظاهری تا صفات شخصیتی، همه تحت تأثیر انتخابهای تکاملی و زیستی قرار دارند. در این ویدیو، به بررسی انتخاب پارتنر یا همسر از نگاه فرگشتی میپردازیم و اینکه چگونه اصول تکاملی و فرگشتی ترجیحات ما را در انتخاب شریکهای کوتاه مدت و یا بلند مدت شکل دادهاند. تفاوتهای بین روابط گذرا و پایدار را برخواهیم شمرد و با ویژگیهای مطلوب در پیدا کردن پارتنر و یا همسر آشنا خواهیم شد.

انتخاب جنسی از نگاه داروین و روانشناسی فرگشتی
مفهوم انتخاب جنسی که توسط چارلز داروین به عنوان عنصری از نظریه انتخاب طبیعی معرفی شد مزیتهای جفتگیری را متفاوت از مزیتهای بقا معرفی میکند و توضیح میدهد چرا برخی ویژگیها در بازی جفتگیری ترجیح داده میشوند. مزیتی که افراد خاصی نسبت به سایرین همجنس و همگونه خود، صرفاً در رابطه با تولیدمثل دارند. دکتر دیوید باس، روانشناس فرگشتی مشهور، فرآیندهای اساسی انتخاب همسر را بر اساس نظریه انتخاب جنسی داروین توضیح میدهد. او دو مکانیسم اصلی را مطرح میکند: رقابت درونجنسی، که در آن افراد با همجنس خود برای دسترسی به همسر رقابت میکنند، و انتخاب ترجیحی، که در آن افراد بر اساس ویژگیهای مطلوب که در یک گروه جنسی بر سر آن توافق شده، همسر خود را انتخاب میکنند.
۱) ویژگیهای مطلوب در انتخاب پارتنر
در این بخش به تفاوت انتخاب شریک در روابط کوتاهمدت و بلندمدت از دیدگاه فرگشتی پرداخته میشود.
معیارهای روابط کوتاهمدت:
در روابط کوتاهمدت، ویژگیهای فیزیکی مانند جذابیت ظاهری و سلامت بدنی برای هر دو جنس اهمیت زیادی دارند. در واقع، از دیدگاه فرگشتی، ویژگیهایی مانند بدن عضلانی یا صورت زیبا نشاندهنده توانایی تولیدمثل و سلامت ژنتیکی است. این ویژگیها برای زنان و مردان در انتخاب شریک جنسی در کوتاهمدت اهمیت دارند. زنان بهویژه جذب مردانی میشوند که از نظر فیزیکی جذاب و سالم به نظر برسند.
معیارهای روابط بلندمدت:
در مقابل، در روابط بلندمدت، نیاز به ویژگیهایی مانند منابع مالی، قابلیت پرورش فرزند و تعهد عاطفی به یکدیگر افزایش مییابد. برای زنان، ویژگیهایی مانند توانایی تأمین مالی و داشتن قابلیتهای والدینی بیشتر از جذابیت ظاهری اهمیت پیدا میکند، چرا که این عوامل تضمینکننده یک رابطه پایدار و موفق بهویژه در زندگی خانوادگی هستند. به همین دلیل، تفاوتهای زیادی بین انتخاب پارتنر برای روابط کوتاهمدت و بلندمدت وجود دارد که تحت تأثیر عوامل تکاملی و فرهنگی شکل میگیرد.

۲) تأثیر ویژگیهای شخصیتی در انتخاب پارتنر
ویژگیهای شخصیتی در انتخاب پارتنر برای روابط بلندمدت تأثیر زیادی دارند. مردان و زنان در انتخاب شریک زندگی برای روابط پایدار به ویژگیهایی نگاه میکنند که بیشتر به تأمین نیازهای خانوادگی و عاطفی مرتبط است. برای زنان، ویژگیهایی مانند مهربانی، مسئولیتپذیری، وفاداری و توانایی حمایت عاطفی از اهمیت ویژهای برخوردار است. آنها به دنبال مردانی هستند که توانایی پرورش فرزند و ایجاد محیطی آرام و حمایتگر برای خانواده را داشته باشند. در حالی که در روابط کوتاهمدت، زنان ممکن است به دنبال ویژگیهایی مانند جذابیت فیزیکی یا قدرت بدنی باشند، در روابط بلندمدت، آنچه که بیشتر اهمیت دارد، قابلیتهای عاطفی و اجتماعی است که میتواند امنیت و آرامش را در زندگی مشترک فراهم کند. از سوی دیگر، مردان نیز در انتخاب همسر برای روابط بلندمدت، بیشتر به ویژگیهایی مانند قابلیت پرورش فرزند، وفاداری و توانایی ایجاد یک زندگی پایدار نگاه میکنند. به این ترتیب، ویژگیهای شخصیتی در روابط پایدار از اهمیت بیشتری نسبت به جذابیتهای ظاهری برخوردارند.
۳) تأثیر محیط اجتماعی و فرهنگی در جذابیت پارتنر
یکی از تفاوتهای جالب در انتخاب پارتنر این است که در حالیکه مردان بیشتر تحت تأثیر ویژگیهای فردی شریک زندگی قرار میگیرند، زنان بیشتر تحت تأثیر محیط اجتماعی و موقعیتهای اجتماعی هستند. تحقیقات نشان میدهد که زنان تمایل دارند در محیطهایی که افراد موفق و برجسته حضور دارند، بیشتر جذب افرادی شوند که در آن محیط توجه بیشتری جلب کردهاند، حتی اگر این افراد از نظر شخصیتی یا ظاهری جذاب نباشند. به عنوان مثال، زنان در کنفرانسها یا مراسمهای خاص اجتماعی ممکن است به دنبال مردانی باشند که به نظر میرسد از نظر اجتماعی اهمیت دارند. این در حالی است که مردان بیشتر به ویژگیهای فیزیکی فرد مقابل توجه میکنند و تأثیر محیط اجتماعی برای آنها کمتر است. این پدیده بهویژه در دنیای امروز که رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام و فیسبوک بر جذابیت افراد تأثیرگذارند، بیشتر دیده میشود. به هر حال، فرهنگهای مختلف نیز میتوانند نقش زیادی در انتخاب پارتنر ایفا کنند، چرا که معیارهای جذابیت و انتخاب همسر در هر فرهنگ و جامعهای متفاوت است و ممکن است تحت تأثیر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی قرار گیرد.

روانشناسی فرگشتی انتخاب جفت در انسان
روانشناسی فرگشتی (Evolutionary Psychology)، با تلفیق نظریههای انتخاب طبیعی و انتخاب جنسی، دیدگاه جامعی درباره رفتارهای جفتیابی انسان ارائه کرده است. بر اساس این رویکرد، بسیاری از ترجیحات و الگوهای انتخاب جفت، نتیجه هزاران سال فرگشت در دوران پلیستوسن (Pleistocene) بوده و ریشه در نیازهای بقا و تولیدمثل اجداد انسانی ما دارند.
مبانی نظری روانشناسی فرگشتی انتخاب جفت:
• انسانها دارای سازگاریهایی هستند که در دوران پلیستوسن (Pleistocene) شکل گرفتهاند.
• دیدگاه تطبیقی (Adaptationism) بر این باور است که ویژگیهای رفتاری و روانی ما برای حل مشکلات بقا و تولیدمثل در محیطهای باستانی تکامل یافتهاند.
• تفاوتهای فردی به دلیل تأثیر انتخاب جنسی (Sexual Selection) در انسان حفظ شده است.
انتخاب جنسی و نقش آن در جفتیابی
انتخاب جنسی از دو مسیر اصلی عمل میکند:
۱) رقابت درونجنسی (Intrasexual Competition): رقابت میان افراد یک جنس (عمدتاً مردان) برای جلب توجه یا کنار زدن رقبای دیگر.
۲) انتخاب جفت (Mate Choice): ترجیح فعال افراد جنس مقابل (عمدتاً زنان) برای انتخاب شریکی با ویژگیهای مطلوب.
در این فرآیندها، تفاوت سرمایهگذاری والدینی (سرمایه زمانی، جسمی و روانی برای فرزندان) نقش کلیدی ایفا میکند. جنسی که سرمایهگذاری بیشتری دارد (زنان)، انتخابگرتر میشود.
شاخصهای تناسب و نقش سیگنالدهی در انتخاب جفت
بسیاری از ویژگیهای ظاهری و رفتاری انسان، نظیر زیبایی چهره، سلامت فیزیکی، خلاقیت و شوخطبعی، به عنوان شاخصهای تناسب (Fitness Indicators) عمل میکنند. این ویژگیها بهطور غیرمستقیم اطلاعاتی درباره کیفیت ژنتیکی، مقاومت در برابر بیماریها، تواناییهای شناختی و منابع بالقوه فرد منتقل میکنند. این شاخصها باید هزینهبر و سخت برای جعل باشند تا اعتبار خود را حفظ کنند؛ یعنی تنها افرادی که از نظر ژنتیکی واقعاً باکیفیت هستند، میتوانند این ویژگیها را به میزان مطلوب نشان دهند.
نکته: در گونههایی با چندهمسری مردانه (مثل انسانهای اولیه)، تفاوتهای بدنی (دودیسی جنسی) بین نر و ماده بارزتر بوده است.
الگوهای جفتگیری انسانی و پیامدهای تکاملی آنها
انسانها در طول تاریخ تکاملی خود، الگوهای مختلفی از جفتگیری را تجربه کردهاند که هر کدام پیامدهای روانی و زیستی متفاوتی داشته است. این الگوها عبارتند از:
• تکهمسری (Monogamy): معمولاً در شرایطی که بقا و پرورش فرزندان نیازمند مشارکت هر دو والد است، یک مرد و یک زن برای دورهای بلندمدت یا مادامالعمر با هم جفت میشوند.
• چندهمسری مردانه (Polygyny): زمانی که مردان میتوانستند منابع زیادی در اختیار داشته باشند و از چند زن حمایت کنند، چندهمسری مردانه رواج بیشتری مییافت (شایعترین الگو در طبیعت).
• چندهمسری زنانه (Polyandry): یک زن با چند مرد همزمان جفت میشود (نادر، مثلاً در نپال) که در شرایطی خاص مانند کمبود منابع یا خطر بالای مرگ مردان، مشاهده شده است.
• بیبندوباری (Polygynandry/Promiscuity): در محیطهایی که منابع پراکنده و روابط اجتماعی سیال بودهاند، شکل گرفته است. چند مرد و چند زن بدون پیوند پایدار با یکدیگر جفت میشوند.
شواهدی چون دودیسی جنسی (Sexual dimorphism) (تفاوتهای فیزیکی قابل مشاهده بین مردان و زنان) و تفاوتهای روانی میان جنسها، نشاندهندهی فشارهای انتخابی ناشی از این الگوهای جفتگیری هستند.
ترجیحات زنان در انتخاب جفت
زنان هنگام انتخاب شریک زندگی، به معیارهای متعددی توجه میکنند که میتوان آنها را به چهار گروه اصلی تقسیم کرد:
1. مزایای مادی (Material Benefits): زنان به دنبال مردانی هستند که توانایی تأمین منابع، حفاظت و حمایت اجتماعی را داشته باشند. ویژگیهایی چون ثروت، وضعیت اجتماعی بالا و توانایی دفاع از خانواده اهمیت دارند.
2. مزایای ژنتیکی (Genetic Benefits): شاخصهایی چون زیبایی چهره، قرینگی بدنی و بوی بدن حاوی ژنهای قوی )ترکیب مناسب ژنهای (MHC برای زنان جذابتر است. این ویژگیها نشانهی سلامت ژنتیکی و توانایی مقاومت در برابر بیماریها هستند.
3. ویژگیهای روانی (Mental Traits): زنان ترجیح میدهند مردانی را انتخاب کنند که از نظر هوشی، خلاقیت، شوخطبعی و ویژگیهای شخصیتی (مانند برونگرایی، مسئولیتپذیری و توافقپذیری) در سطح بالایی باشند. این صفات نشانهی توانایی تطبیق موفق در محیطهای پیچیده است.
4. مزایای باروری (Fertility Benefits): برخی ویژگیهای ظاهری مردانه (نظیر خط فک برجسته، صدای بم، قد بلند) با سطوح بالای تستوسترون ارتباط دارند و به عنوان نشانههایی از قدرت باروری مردان در نظر گرفته میشوند.
شایان ذکر است که اولویتدهی به این ویژگیها بسته به نوع استراتژی جفتیابی زنان (رابطهی بلندمدت یا کوتاهمدت) و شرایط محیطی تغییر میکند.
ترجیحات مردان در انتخاب جفت
ترجیحات مردان عمدتاً بر ویژگیهایی متمرکز است که باروری و سلامت زن را نشان میدهد. از جمله:
• جوانی: زنان جوانتر به طور طبیعی قدرت باروری بیشتری دارند، از این رو جذابترند.
• جذابیت فیزیکی: شاخصهایی چون پوست صاف، نسبت کم کمر به باسن، چهرهی متقارن و نشانههای ظاهری سلامت، معیارهای مهمی در انتخاب زن برای مردان محسوب میشوند.
مردان نیز مانند زنان، استراتژیهای جفتیابی کوتاهمدت و بلندمدت متفاوتی دارند، اما در کل، نشانههای باروری اهمیت بیشتری برای آنان دارد.
نقش محیط زیست و ساختارهای اجتماعی
ترجیحات جفتیابی، تحت تأثیر شرایط اکولوژیکی و فرهنگی قرار میگیرند، برای مثال:
• در محیطهای سخت و کممنبع، زنان اهمیت بیشتری برای منابع مردان قائل میشوند.
• در جوامع با ساختار اجتماعی برابرتر، ویژگیهای روانی و شخصیتی اهمیت بیشتری مییابد.
عوامل دیگری همچون نرخ مرگومیر، میزان بیماریهای واگیردار و ناامنی اجتماعی نیز میتوانند اولویتهای انتخاب جفت را تغییر دهند.
نکته پایانی
رفتارهای جفتیابی انسان پیچیده و چندبعدی هستند. در سطحی عمیقتر، این رفتارها تابع الگوهای فرگشتی ثابت و قابل پیشبینیاند. انتخاب طبیعی، انتخاب جنسی و مکانیسمهای سیگنالدهی، چارچوبی قوی برای تحلیل این رفتارها فراهم میکنند. درک این فرآیندها نه تنها به شناخت بهتر روابط انسانی کمک میکند، بلکه میتواند در زمینههایی چون روانشناسی بالینی، مشاوره خانواده و حتی علوم رفتاری اجتماعی کاربرد داشته باشد.
References (منابع):
1) Dr. David Buss’s discussion with Andrew Huberman on the Huberman Lab Podcast
2) Sefcek, J.A., Brumbach, B.H., Vasquez, G., & Miller, G.F. (2007). The Evolutionary Psychology of Human Mate Choice. Journal of Psychology & Human Sexuality, 18(2-3), 125–182. https://doi.org/10.1300/J056v18n02_05
راوی: برایان بختیاری
متن به قلم: پروانه الهدینی