آیا تکهمسری یک قاعدهی طبیعی در ذات ماست یا فقط یک قرارداد اجتماعی است که فرهنگ به ما تحمیل کرده؟ از جفتگیریهای پرشور شامپانزهها در جنگلهای آفریقا تا قسمهای عاشقانهی «تا مرگ ما را جدا کند» در کلیساها، داستان عشق و ازدواج در انسانها پر از راز و تناقض است! چرا گاهی یک نفر برای تمام عمر کافی به نظر میرسد و گاهی چشمها به دنبال تنوع میگردند؟ درک رفتارهای جفتگیری و روابط جنسی و عاطفی در انسان از دیدگاه علمی چالشبرانگیز است، زیرا مستلزم تفکیک دانش علمی از ملاحظات اخلاقی، دینی، و تجربیات یا دیدگاههای شخصی است. قرار دادن این رفتارها در چارچوب نظریهی فرگشتی میتواند به روشنتر شدن این موضوع کمک کند.

تغییرات نهادهای ازدواج و الگوهای همسریابی
ازدواج و الگوهای همسریابی همواره در طول تاریخ تحت تأثیر تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بودهاند. در جوامع اولیه، چند زنی (polygyny) به عنوان یک الگوی غالب وجود داشت، زیرا مردان ثروتمند میتوانستند چندین همسر داشته باشند و از این طریق موفقیت تولیدمثلی بیشتری کسب کنند. شواهد ژنتیکی نشان داده است که در گذشته، تنها تعداد کمی از مردان سهم عمدهای در انتقال ژنهایشان داشتهاند، در حالی که بسیاری از مردان اصلاً فرصت تولیدمثل نداشتند. در جوامع غربی، چند زنی به تدریج جای خود را به تکهمسری داد. زمان دقیق این تغییر همچنان مورد بحث است، اما محققان بر این باورند که پس از گسترش مسیحیت در قرون وسطی، قوانین سختگیرانهای علیه چند زنی وضع شد. ازدواج به یک رابطه رسمی و تکهمسری تبدیل شد، و تنها در صورت بیوه شدن، ازدواج مجدد امکانپذیر بود.
تکهمسری (Monogamy)
تکهمسری به رابطهای اشاره دارد که در آن یک فرد تنها با یک شریک در طول یک دوره زمانی مشخص ارتباط دارد که شامل تکهمسری جنسی (Sexual Monogamy)، تکهمسری اجتماعی (Social Monogamy)، تکهمسری متوالی (Serial Monogamy) و تکهمسری ژنتیکی (Genetic Monogamy) است. در جوامع انسانی، این الگو اغلب با هدف ایجاد ثبات خانوادگی و تربیت بهتر فرزندان دنبال میشود. در بسیاری از فرهنگهای امروزی، ازدواج تکهمسری بهعنوان پایهای برای تشکیل خانواده پذیرفته شده است.
۱) تکهمسری جنسی به حالتی گفته میشود که دو فرد تنها با یکدیگر رابطه جنسی برقرار میکنند و از ارتباط جنسی با دیگران خودداری میکنند. این نوع تکهمسری در برخی گونهها مانند پرندگان (مثل قوها) و انسانها در بسیاری از ازدواجهای سنتی مشاهده میشود. مطالعات نشان دادهاند که تکهمسری جنسی ممکن است با عوامل محیطی یا فشارهای اجتماعی مرتبط باشد.
۲) تکهمسری اجتماعی به زندگی مشترک دو فرد (یا دو موجود) اشاره دارد که در آن زوجین با هم زندگی میکنند و مسئولیتهای خانوادگی را به اشتراک میگذارند، بدون اینکه لزوماً تکهمسری جنسی رعایت شود. این نوع در بسیاری از گونههای پرندگان (حدود 90٪) رایج است، جایی که زوجها با هم لانه میسازند و فرزندان را بزرگ میکنند، اما ممکن است روابط جنسی خارج از جفت داشته باشند.
۳) در دوران مدرن، تکهمسری متوالی ظهور یافت، در این سیستم افراد پس از طلاق میتوانند دوباره ازدواج کنند، اما نه بهطور همزمان. در ابتدا، مردان بودند که از این سیستم بهره میبردند، زیرا آنها معمولاً در موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی بهتری قرار داشتند. اما با گذشت زمان، با گسترش قوانین طلاق بدون تقصیر (No-Fault Divorce) و افزایش برابری جنسیتی، زنان نیز توانستند از این ساختار بهره ببرند. از ویژگیهای این سیستم این است که طلاق و ازدواج مجدد امکانپذیر است، که به افراد اجازه میدهد در طول زندگی خود چندین شریک داشته باشند.
۴) تکهمسری ژنتیکی زمانی رخ میدهد که فرزندان یک جفت بهطور انحصاری از همان دو والد متولد شوند، که با آزمایش DNA قابل تأیید است. این نوع تکهمسری در طبیعت نادر است و حتی در گونههایی با تکهمسری اجتماعی، گاهی فرزندان از والدین خارج از جفت متولد میشوند.

چندهمسری (Polygamy)
چندهمسری حالتی است که یک فرد با بیش از یک شریک بهطور همزمان رابطه دارد. این پدیده در گونههای مختلف و فرهنگهای انسانی به اشکال متفاوت چند زنی (Polygyny)، چند شوهری (Polyandry) و روابط جنسی باز (Promiscuity or Polygynandry) دیده میشود.
۱) چند زنی زمانی است که یک نر با چندین ماده جفتگیری میکند به عبارت دیگر یک مرد با چند زن ازدواج میکند. این نوع در بسیاری از پستانداران (مثل گوزنها) و برخی جوامع انسانی (مانند جوامع سنتی آفریقایی یا خاورمیانه) رایج است. از نظر زیستشناختی، چند زنی معمولاً با هدف افزایش موفقیت تولیدمثلی نرها توضیح داده میشود. چندزنی در جوامعی با نابرابری اقتصادی (Economic Inequality) زیاد مشاهده میشود. در این جوامع، مردان ثروتمند میتوانند چندین همسر داشته باشند، در حالیکه بسیاری از مردان فقیر اصلاً فرصت ازدواج پیدا نمیکنند، در نتیجه تنها تعداد محدودی از مردان سهم عمدهای در انتقال ژنهای خود داشتهاند، و بسیاری از مردان اصلاً فرصت تولیدمثل پیدا نمیکردند.
۲) چند شوهری حالتی است که یک ماده با چندین نر جفتگیری میکند به عبارت دیگر این نوع در طبیعت کمتر رایج است اما در گونههایی مانند پرندگان جاکامار (Jacamar) یا انسانها در مناطق هیمالیا (مثل تبت) دیده میشود. چند شوهری ممکن است به افزایش تنوع ژنتیکی یا تأمین منابع برای فرزندان کمک کند. حتی یک زن ممکن است با چند برادر از یک خانواده ازدواج کند تا اموال خانوادگی حفظ شود.
۳) در روابط جنسی باز یا Promiscuity یا Polygynandry هم نرها و هم مادهها با چندین شریک جفتگیری میکنند و هیچ پیوند انحصاری طولانیمدت وجود ندارد. در این الگو، برخلاف تکهمسری یا چندهمسری سنتی، هیچ جفت پایداری تشکیل نمیشود و روابط جنسی بهصورت غیرانحصاری و پراکنده رخ میدهد. این سیستم اغلب با هدف حداکثر کردن تنوع ژنتیکی فرزندان یا افزایش شانس تولید مثل در شرایط رقابتی شکل میگیرد. در این سیستم، رقابت بین اسپرمهای نرهای مختلف (Sperm Competition) برای بارور کردن تخمکها افزایش مییابد. این سیستم اغلب در گونههایی با جوامع گروهی پیچیده دیده میشود که سلسلهمراتب توانمندی (Competitive Hierarchy) مشخصی دارند.این الگو در گونههایی مانند شامپانزهها و برخی ماهیها رایج است. شامپانزههای ماده (Pan troglodytes) در دوره باروری با چندین نر جفتگیری میکنند و نرها نیز با مادههای مختلف رابطه دارند. این رفتار باعث میشود پدری فرزندان اغلب نامشخص باشد و تنوع ژنتیکی در گروه بالا برود. بونوبوها (Pan paniscus) نیز به شدت بیبندوبار هستند و از روابط جنسی برای کاهش تنش اجتماعی و تقویت پیوندهای گروهی استفاده میکند. برخی ماهیها (مثل ماهیهای مرجانی)، نرها و مادهها که بهصورت دستهجمعی تخمریزی و جفتگیری میکنند از این الگو پیروی میکنند.
افزایش تنوع ژنتیکی، کاهش وابستگی به یک شریک خاص، و انعطافپذیری در محیطهای متغیر از مزایای این الگو و عدم اطمینان از پدری (برای نرها)، افزایش رقابت، و احتمال کاهش سرمایهگذاری والدین در مراقبت از فرزندان از معایب این الگو است. از دیدگاه فرگشتی، روابط جنسی باز در شرایطی که منابع فراوان هستند یا رقابت برای جفتگیری شدید است، بهعنوان یک استراتژی موفق عمل میکند. این الگو بهویژه در گونههایی که نیاز به مراقبت گسترده والدین ندارند، بیشتر دیده میشود.

منشأ تکهمسری اجتماعی در انسانها
دانشمندان دربارهی خاستگاه و هدف تکهمسری اجتماعی در انسان گمانهزنیهای زیادی دارند. از آنجا که بیشتر نخستیها تکهمسری اجتماعی ندارند، پژوهشگران حدس میزنند که این نوع پیوند زوجی در انسانها یا از یک سیستم جفتگیری آزاد و غیرمحدود (مشابه بونوبوها) شکل گرفته است. یا از یک ساختار چندهمسری (چندزنی) مانند شامپانزهها ریشه گرفته است. اما تاکنون اجماعی در این زمینه وجود ندارد.
تکهمسری طولانیمدت، چه از نظر اجتماعی و چه از نظر جنسی، که امروزه در فرهنگهای غربی ترویج میشود، در قلمرو حیوانات بسیار نادر است. در واقع، تنها حدود ۳٪ از پستانداران بهعنوان تکهمسر اجتماعی و جنسی در نظر گرفته میشوند. حتی در گونههایی که تصور میشد در تمام عمر با یک شریک میمانند، امروزه مشخص شده که آنها گاهی رابطههای پنهانی خارج از جفت اصلی (extra-pair mating) دارند. برای مثال، پرندگان معمولاً بهعنوان گونههایی تکهمسر شناخته میشدند، اما آزمایشهای ژنتیکی نشان دادهاند که تنها ۱۰٪ از پرندگانی که بهلحاظ اجتماعی تکهمسر هستند، در واقع از نظر جنسی نیز تکهمسر میمانند.
آیا الگوی تکهمسری صرفاً یک ساختار فرهنگی است یا پایههای زیستی دارد؟
یکی از بحثهای رایج این است که آیا تکهمسری در انسان یک پدیدهی طبیعی است یا نه؟ برخی معتقدند که تکهمسری بلندمدت تنها استراتژی سالم برای افراد متعهد است و کسانی که به روابط غیرتکهمسرانه گرایش دارند، از نظر احساسی آسیبدیده هستند. در مقابل، گروهی دیگر استدلال میکنند که انسان ذاتاً به روابط جنسی متنوع گرایش دارد و استراتژی جفتگیری او بیشتر کوتاهمدت است. هیچ تعریف جهانشمولی برای تفاوت بین استراتژیهای جفتگیری کوتاهمدت و بلندمدت وجود ندارد اما، استفاده از استراتژیهای کوتاهمدت الزاماً به معنای هرزگی یا بیبندوباری جنسی نیست. استراتژی بلندمدت نیز همیشه به معنای تعهد مادامالعمر در روابط اجتماعی و جنسی نیست. حتی پیشنهاد شده که میانگین طول یک پیوند زوجی بلندمدت در انسانها حدود ۳ تا ۴ سال است.
با وجود ایدهآل تکهمسری اجتماعی و جنسی بلندمدت که امروزه در میان انسانها ترویج میشود، این نوع پیوند زوجی در نخستیهای بزرگ (مانند شامپانزهها و بونوبوها) تقریباً نادر یا حتی وجود ندارد. انتظارِ داشتن یک پیوند زوجی بلندمدت، هم از نظر جنسی و هم اجتماعی، همچنان بهعنوان یک آرمان جهانی باقی مانده است، جمله معروف “تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند” در سوگند ازدواج، گواهی بر این آرمان است.
Reference (منبع):
From Polygyny to Serial Monogamy: A Unified Theory of Marriage Institutions. https://doi.org/10.1093/restud/rdv001
راوی: برایان بختیاری
متن به قلم: پروانه الهدینی