در دنیای پررمز و راز روابط عاطفی، بسیاری از مردان این پرسش را مطرح میکنند که چرا مهربانی، توافقپذیری و رفتارهای متین همیشه به جذب زنان منجر نمیشود؟ چرا برخی زنان بیشتر به مردانی جذب میشوند که رفتاری خودخواهانه یا حتی ناسازگار دارند؟ این پرسش، نه تنها از منظر تجربی بلکه از دیدگاه روانشناسی فرگشتی و علوم اعصاب رفتاری، قابل تحلیل است. باور رایج اما نادرست مبنی بر اینکه زنان بهطور ذاتی به مردانی با رفتارهای بیشازحد مهربان یا انعطافپذیر گرایش دارند، اغلب با شواهد روانشناختی و فرگشتی همراستا نیست و این مقاله درصدد تحلیل این فرضیه است.

نقش اعتماد به نفس در جذابیت مردان
مطالعات متعدد اعتماد به نفس را بهعنوان یکی از عوامل اصلی جذابیت مردان شناسایی کردهاند. از دیدگاه فرگشتی، مردانی که در طول تاریخ اعتماد به نفس بیشتری از خود نشان دادهاند، در تأمین منابع و محافظت از خانواده موفقتر بودهاند، ویژگیهایی که بهصورت ناخودآگاه برای زنان جذاب تلقی میشوند. با این حال، برخی افراد با ویژگیهای مثلث تاریک شخصیتی—نارسیسیسم (Narcissism)، ماکیاولیسم (Machiavellianism) و سایکوپاتی (Psychopathy)—اعتماد به نفس کاذب را به نمایش میگذارند که اغلب در روابط کوتاهمدت یا در سنین پایینتر جذابیت بیشتری دارد. با افزایش سن و تجربه، زنان به شریکهایی با ثبات عاطفی و عزتنفس اصیل تمایل بیشتری نشان میدهند.
چرا توافقپذیری بیشازحد ممکن است جذابیت را کاهش دهد؟
پژوهشها حاکی از آن است که زنان به مردانی با قاطعیت در تصمیمگیری و حس رهبری گرایش دارند. نظریههای روانشناختی پیشنهاد میکنند که وجود چالش و عدم قطعیت در روابط، از طریق تحریک سیستم پاداش مغز و افزایش ترشح دوپامین، جذابیت را تقویت میکند. در مقابل، مردان با توافقپذیری (Agreeableness) بالا که تمایل به اجتناب از تعارض یا تسلیم سریع در برابر خواستهها دارند، ممکن است پویایی و انگیختگی عاطفی را کاهش دهند. این مکانیسم با یافتههای عصبشناختی همراستاست که نشان میدهند دوپامین در شرایط نوآوری و ابهام فعالتر است تا در موقعیتهای یکنواخت و قابلپیشبینی.

ریشههای فرگشتی اعتماد به نفس و ترجیحات زنان
نظریههای فرگشتی بیان میکنند که زنان بهطور ناخودآگاه به دنبال نشانههایی از شایستگی بقا—مانند قدرت فیزیکی، جایگاه اجتماعی، منابع مالی و اعتماد به نفس—در مردان هستند. در جوامع ابتدایی، اعتماد به نفس بهعنوان شاخصی از توانایی شکار، تأمین منابع و رهبری گروه تلقی میشد و این الگوها در ناخودآگاه انسان مدرن نیز تأثیرگذار باقی ماندهاند. این ویژگیها بهطور ناخودآگاه بهعنوان سیگنالهایی از ژنهای قوی و قابلیت رهبری در ذهن زنان ثبت شدهاند. پژوهشها نشان میدهند که این الگوها هنوز هم در ناخودآگاه انسان مدرن تأثیرگذارند، حتی اگر نیازهای امروزی با گذشته متفاوت باشند.
اگرچه در دنیای معاصر معیارهای بقا به جایگاه اجتماعی، مالی یا علمی تغییر یافتهاند و جایگزین معیارهای بقای سنتی شدهاند، اما مکانیسمهای ذهنی همچنان به اعتماد به نفس بهعنوان یک ویژگی جذاب پاسخ میدهند. حتی با افزایش استقلال زنان، این ترجیحات فرگشتی همچنان قاطعیت و خودباوری را در انتخاب شریک برجسته میکنند و زنان در ارزیابی شریک بالقوه، مردانی را که نشانههای قاطعیت و خودباوری دارند، ترجیح میدهند. افزون بر این، مطالعات تجربی نشان میدهند که نشانههای غیرکلامی اعتماد به نفس مانند تماس چشمی پایدار و حرکات سنجیده در ارزیابی ناخودآگاه جذابیت مردان نقش کلیدی ایفا میکنند. این نشانهها اغلب بهعنوان بازتابی از کفایت روانشناختی و توانایی مدیریت موقعیتها تفسیر میشوند، در حالیکه فقدان اعتماد به نفس با اضطراب اجتماعی، تردید و کاهش انگیزش همراه است. بنابراین، اعتماد به نفس اصیل نهتنها در سطح شناختی، بلکه در لایههای عمیقتری از پردازش اجتماعی و عاطفی، عامل کلیدی در جذابیت مردان محسوب میشود.

اشتباه کلاسیک: توافقپذیری بیش از حد
یکی از خطاهای رایج در روابط، تصور نادرست مردان مبنی بر این است که توافقپذیری بالا یا رفتارهای بیشازحد سازگار—مانند مشورت مداوم یا اجتناب از ابراز نظر شخصی—جذابیت آنها را افزایش میدهد. با این حال، چنین رویکردی میتواند نشانهای از فقدان قاطعیت و خودمختاری تلقی شود، ویژگیهایی که از منظر فرگشتی برای زنان ارزشمندند. تحقیقات روانشناسی اجتماعی نشان میدهند که توافقپذیری بیش از حد ممکن است جذابیت را کاهش دهد، زیرا زنان اغلب شریکهایی را ترجیح میدهند که تعادل میان مهربانی و قاطعیت را حفظ کنند، این به این معنا نیست که مهربانی یا احترام بیارزش است، بلکه افراط در آن میتواند حس خودمختاری و قدرت تصمیمگیری را تضعیف کند.
راهکارهایی برای افزایش جذابیت پایدار
آیا جذابیت مستلزم رفتارهای منفی است؟ پاسخ خیر است. جذابیت پایدار نیازی به تقلید ویژگیهای منفی ندارد؛ مردانی که اعتمادبهنفس عملی و عزتنفس بالایی دارند—بدون نیاز به خودشیفتگی یا استثمارگری—میتوانند همزمان هم جذاب باشند و هم شریکی باکیفیت جذب کنند. نکته کلیدی این است که اعتمادبهنفس واقعی از درون و از پشتوانههایی مانند دانش، مهارت، یا جایگاه اجتماعی سرچشمه میگیرد، نه از تظاهر. بیان نظرات شخصی به شیوهای مؤدبانه، ابراز نظر بهجای موافقت دائمی، به ایجاد یک شخصیت قوی کمک میکند. حفظ تعادل بین توافقپذیری و قاطعیت بسیار مطلوب است، اما در همه موقعیتها نباید به شکل افراطی عمل کرد. فرگشت به ما نشان داده که زنان بهطور غریزی به مردانی با توانایی رهبری و خودمختاری جذب میشوند، اما این ویژگیها در دنیای مدرن میتوانند بهشکل متمدنانه و اصیل ابراز شوند. با تمرکز بر رشد شخصی و حفظ اصالت، میتوان هم جذابیت را حفظ کرد و هم روابطی پایدار و باکیفیت ساخت. هرگاه حس کردید از بیان نظرتان بهخاطر ترس از ناراحت کردن دیگری خودداری میکنید، این یک سیگنال است. تمرین کنید که حد تعادل را پیدا کنید و خودتان را سانسور نکنید. ارتقای خود در سلسلهمراتب زندگی چه از نظر مالی، علمی، یا جسمانی، تلاش برای بهبود خود نهتنها اعتمادبهنفستان را افزایش میدهد، بلکه شما را بهعنوان فردی باارزشتر در چشم دیگران قرار میدهد . در دنیایی که گاهی مردانگی با برچسبهایی مانند «تاکسیک» زیر سؤال میرود، از نشان دادن قاطعیت و قدرتتان نترسید. این به معنای گستاخی نیست، بلکه به معنای حفظ تعادل بین احترام و خودباوری است.
References (منابع):
1) Buss DM. Sex differences in human mate preferences: Evolutionary hypotheses tested in 37 cultures. Behavioral and Brain Sciences. 1989;12(1):1-14.
2) Paulhus, D. L., & Williams, K. M. (2002). The Dark Triad of personality: Narcissism, Machiavellianism, and psychopathy. Journal of Research in Personality, 36(6), 556–563. https://doi.org/10.1016/S0092-6566(02)00505-6
3) Fisher, H. (2004). Why we love: The nature and chemistry of romantic love. Henry Holt and Company.
راوی: برایان بختیاری
متن به قلم: پروانه الهدینی