آیا خیانت صرفاً نشانه ضعف اخلاقی است؟ چرا برخی افراد خیانت میکنند یا به تعویض همسر فکر میکنند؟ چه عاملی باعث میشود برخی افراد، بهرغم هزینههای عاطفی و اجتماعی سنگین، به جای وفاداری، به دنبال گزینههای جایگزین در روابط عاشقانه بروند؟ روانشناسی فرگشتی، با نگاهی ژرف به تاریخ فرگشتی انسان، تلاش میکند پاسخی علمی به این پرسشهای پیچیده ارائه دهد. از دیدگاه فرگشتی، خیانت نه یک بیماری روانی است و نه یک رفتار انحرافی، بلکه استراتژیای است که در طول تاریخ برای بقا و تولیدمثل شکل گرفته است. با این حال، پیامدهای اجتماعی و روانشناختی آن بسیار پیچیده است. در این مقاله، سازوکارهای این رفتارها را بررسی میکنیم و نشان میدهیم که چگونه این سازوکارهای روانشناختی فرگشتی، همچنان در رفتارهای عاشقانه، خانوادگی و جنسی انسان مدرن نقش دارند.

چرا برخی زنان با وجود ریسکهای اجتماعی و عاطفی، به خیانت روی میآورند؟
نارضایتی در رابطه میتواند زنان رو به سمت خیانت سوق دهد. با وجود هزینههای بالا (مثل طلاق یا از دست دادن اعتبار)، افراد همچنان ریسک خیانت را میپذیرند. از طرفی در جوامع مدرن با پدیدهای به نام Single Motherhood روبرو هستیم که زنان با استقلال مالی و اجتماعی، نیاز به مرد برای تأمین منابع رو کنار میگذارند و فقط دنبال بچهدار شدن هستند.
روانشناسان فرگشتی استدلال میکنند خیانت زنان به دلیل مزیت رقابتی که اجداد مونث از بارداری با شرکای جذابتر در روابط خارج از تعهد و سپس بزرگ کردن فرزند آن شریک با جفتهای اصلی متعهدتر به دست میآوردند، تکامل یافته است. مجموعهای از مطالعات نشان دادهاند که رفتار و ترجیحات زنان در اطراف تخمکگذاری تغییر میکند و زنان زمانی که احتمال بارداری بالاست، نشانههای «ژنهای خوب» را در اولویت قرار میدهند. در سال ۲۰۱۷، دیوید باس و همکارانش توضیح اصلی جایگزینی برای خیانت زنان پیشنهاد کردند: تعویض جفت. آنها با استناد به شواهدی مبنی بر اینکه زنان خیانتکار بیشتر از مردان خیانتکار عاشق شرکای خارج از رابطه خود هستند و کمتر از رابطه اصلی خود راضیاند، استدلال کردند که خیانت در درجه اول به زنان کمک میکند تا جایگزینها را ارزیابی و جذب کنند. به قول باس، شما شغل خود را قبل از یافتن شغل جدید ترک نمیکنید، پس چرا باید جفت خود را قبل از پیدا کردن جفت بهتری رها کنید؟ همچنین اگر زنان در زمان تخمکگذاری ویژگیهای متفاوتی را نسبت به بقیه ماه ارزشگذاری کنند، شاید شرکای متفاوتی را نیز ترجیح دهند و آنها را برای اهداف متفاوتی به کار گیرند.
فرضیه تعویض همسر (Mate Switching Hypothesis) که توسط دیوید باس (David Buss)، روانشناس فرگشتی برجسته، مطرح شده، بیان میکند که انسانها در طول تاریخ فرگشتی خود با مشکلات تطبیقی مختلفی روبهرو بودند که نیاز به سازوکارهای روانشناختی پیچیده برای مدیریت روابط و تعویض همسر داشته است. این سازوکارها به افراد کمک کردند تا در محیطهای سخت و رقابتی، شانس بقا و موفقیت تولیدمثلی خودشان را افزایش دهند. در ادامه این سازوکارها را با جزئیات بیشتری بررسی میکنیم.

سازوکارهای روانشناختی تعویض همسر از منظر فرگشتی
نظارت بر روابط فعلی: انسانها به صورت ناخودآگاه و مداوم و طبق رفتارهایی که ریشه در فرگشت دارد هزینهها و فواید رابطه فعلی خود را ارزیابی میکنند. مثلاً، اگر یک نفر احساس کند که شریک فعلیش دیگر نمیتواند منابع کافی یا حمایت عاطفی فراهم کند، ذهنش به سمت گزینههای بهتر متمایل میشود.
ارزیابی گزینههای جایگزین: حتی در روابط متعهدانه، افراد به صورت غریزی همسران بالقوه دیگر را زیر نظر دارند. تحقیقات نشان داده که این رفتار بهویژه در زنان قویتراست، چون انتخاب شریک با منابع بهتر مستقیماً با بقای فرزندان مرتبط بوده است.
دور زدن تاکتیکهای Mate Guarding: نگهبانی همسر (Mate Guarding) یک استراتژی فرگشتی رایج است که افراد برای جلوگیری از خیانت شریک خود به کار میبرند. اما در مقابل، کسانی که قصد تعویض همسر دارند، استراتژیهایی مثل مخفیکاری یا کاهش تعارض رو به کار میگیرند تا از این موانع عبور کنند.
درگیر شدن در خیانت: خیانت میتواند یک آزمایش عملی برای سنجش همسران جایگزین باشد. از روابط کوتاهمدت و بیاهمیت گرفته تا روابط عمیقتر، این رفتار به افراد اجازه میدهد قبل از تصمیم نهایی، گزینههای خود رو تست کنند.
استفاده از استراتژیهای خروج: پایان دادن به یه رابطه به شکلی که هزینههای عاطفی، اجتماعی و اقتصادی رو کم کند، به نوبه خود مهارت فرگشتی است. مثلاً، زوجها ممکن است به تدریج از یکدیگر فاصله بگیرند یا بهانههای قابل قبولی بیارورند تا انتقال به رابطه جدید راحتتر شود. مطالعات متعدد، مثل تحقیق باس و شاکلفورد (Buss & Shackelford, 1997)، نشان میدهند که Backup Mates یه رفتار رایج در جوامع انسانی است که به افراد کمک میکند در صورت شکست رابطه فعلی، سریع جایگزین پیدا کنند. از طرفی، این فرضیه توضیح میدهد چرا خیانت، طلاق و ازدواج مجدد در فرهنگهای مختلف اینقدر شایع است. طبق آمار، حدود ٪۲۵-۲۰ مردها و ٪۱۵-۱۰ زنان در طول زندگیشان حداقل یک بار خیانت میکنند.

نگاهی علمی و روانشناختی به خیانت از دیدگاه فرگشتی
در روانشناسی فرگشتی، رفتارهای انسانی نتیجه فرآیندهای انتخاب طبیعی هستند که طی هزاران سال شکل گرفتهاند. خیانت نیز از این قاعده مستثنی نیست و به عنوان راهکاری برای افزایش موفقیت تولیدمثلی در نظر گرفته میشود.
چرا خیانت رخ میدهد؟
از منظر فرگشتی، خیانت میتواند برای هر دو جنس مزایایی داشته باشد. مردان با ایجاد روابط متعدد، شانس انتقال ژنهای خود را افزایش میدهند، در حالی که زنان ممکن است با انتخاب شریک جنسی بهتر، منابع بیشتری برای خود و فرزندانشان تأمین کنند. با این حال، خیانت برای هر دو جنس نیز خطرات و هزینههایی دارد که باعث شده مکانیسمهایی مانند حسادت عاشقانه در برابر آن تکامل یابد.
حسادت عاشقانه؛ مکانیسمی دفاعی در برابر خیانت
مردان بیشتر نگران خیانت جنسی شریک خود هستند، زیرا نمیتوانند از قطعیت پدر بودن اطمینان حاصل کنند (Paternal Uncertainty). از این رو، مردانی که متوجه خیانت همسرشان شوند، تمایل بیشتری به رفتارهای پرخاشگرانه نشان میدهند. این موضوع از منظر روانشناسی فرگشتی بسیار مهم است، زیرا مستقیماً روی سرمایهگذاری پدری و روابط خانوادگی تأثیر میگذارد. زنان بیشتر از خیانت عاطفی شریکشان میترسند، زیرا این امر ممکن است منجر به کاهش حمایتهای مالی و عاطفی شود. زنان به شدت حساساند که همسرشان از نظر احساسی درگیر فرد دیگری نشود. مطالعات نشان دادهاند که ۶۰٪ مردان از خیانت جنسی بیشتر ناراحت میشوند، در حالی که ۸۳٪ زنان خیانت عاطفی را تهدید بزرگتری میدانند.
چرا افراد به سراغ Mate Poaching میروند؟
در واقع Mate Poaching زمانی رخ میدهد که فردی آگاهانه به دنبال برقراری رابطه با کسی باشد که در یک رابطه عاشقانه متعهدانه است. بررسیها نشان دادهاند که مردان بیشتر از زنان تمایل دارند از Mate Poaching به عنوان جایگزین روابط عادی استفاده کنند. طبق پژوهشهای انجامشده ۶۴٪ مردان و ۴۹٪ زنان اعتراف کردهاند که حداقل یکبار تلاش کردهاند شریک زندگی فرد دیگری را به دست بیاورند. بیش از ۸۰٪ افراد گزارش کردهاند که حداقل یکبار مورد Mate Poaching قرار گرفتهاند.
۱) اعتبار تأییدشده شریک متعهد: وقتی فردی در یک رابطه است، نشان میدهد که دارای ویژگیهای مطلوبی برای یک رابطه طولانیمدت است، بنابراین افراد دیگر جذب او میشوند.
۲) هیجان رابطه پنهانی: برخی افراد، به ویژه مردان، به دنبال چالشهای جدید و روابط پرهیجان هستند.
۳) فرار از تعهد: برخی افراد به دنبال رابطهای هستند که تعهد کمتری داشته باشد و به همین دلیل شریکهای متعهد را هدف قرار میدهند.
اما در کنار این مزایا، Mate Poaching خطرات جدی دارد، از جمله ترس از درگیری فیزیکی با شریک اصلی فرد موردنظر، احساس گناه و فشار اخلاقی ناشی از خیانت، رسوایی و تخریب اعتبار اجتماعی، بهویژه در زنان.
روانشناسان فرگشتی تلاش میکنند تا با در نظر گرفتن تاریخ فرگشتی انسان، تفکر، احساسات و رفتارهای کنونی او را درک کنند. در طول تاریخ، انسانها با مشکلات سازشی متعددی روبهرو بودهاند که برای بقا و تولیدمثل باید حل میشدند. نسل به نسل، طی میلیونها سال، انتخاب طبیعی مغز انسان را به گونهای شکل داده است که قادر به حل این مشکلات باشد. یک مکانیسم روانشناختی فرگشتی، یک سیستم پردازش اطلاعات است که در طول تاریخ فرگشت یک گونه انتخاب شده، زیرا بهطور قابل اعتمادی رفتاری را ایجاد میکند که یک مشکل سازشی خاص را حل میکند. مشاوران باید درک کنند که حسادت عاشقانه یک واکنش طبیعی است و در مواجهه با خیانت، افراد احساس خشم و ناراحتی شدیدی را تجربه میکنند. درمانگران میتوانند با شناسایی محرکهای خیانت و دلایل آن، به زوجین کمک کنند تا رابطه خود را بازسازی کنند. آگاهی از تفاوتهای جنسیتی در واکنش به خیانت میتواند به بهبود مشاوره و کاهش تنشهای عاطفی کمک کند. در نهایت، درک علمی از خیانت و پویاییهای آن میتواند به شکلگیری رویکردهای بهتر برای مدیریت روابط عاشقانه و افزایش کیفیت زندگی مشترک کمک کند.
نقد دیدگاه فرگشتی و پاسخ روانشناسان فرگشتی
برخی از روانشناسان در برابر کاربرد نظریههای فرگشتی در مطالعه رفتار انسانی مقاومت نشان میدهند. یکی از دلایل این مقاومت، این باور نادرست است که تحلیلهای فرگشتی با تحلیلهای غیرفرگشتی (مانند تحلیلهای جامعهشناختی یا فرهنگی) ناسازگارند. یک مثال مربوط به خشونت است. دیدگاههای غیرفرگشتی ادعا میکنند که نمایش خشونت در رسانهها منجر به افزایش خشونت در جامعه میشود، زیرا افراد رفتارهای خشونتآمیز را تقلید میکنند. روانشناسان فرگشتی این دیدگاه را رد نمیکنند، اما معتقدند که باید به این سؤال نیز پاسخ داد: چرا مردم خشونت را تقلید میکنند؟ پاسخ فرگشتی این است که خشونت یک ابزار تکاملیافته برای دستیابی به اهداف تولیدمثلی بوده است. اگر فردی در محیطی پر از خشونت زندگی کند، اما آماده استفاده از خشونت نباشد، در رقابت تولیدمثلی شکست خواهد خورد. بنابراین، انسانها مکانیسمی روانشناختی تکامل دادهاند که آنها را نسبت به سطح خشونت در محیط حساس میکند. این مکانیسم باعث میشود افراد در محیطهای خشونتآمیز، بیشتر آماده پرخاشگری باشند (Daly & Wilson, 1988). این مثال نشان میدهد که دیدگاه فرگشتی میتواند درک ما را از رفتارهای انسانی تکمیل کند، حتی اگر با دیدگاههای غیرفرگشتی تضادی نداشته باشد. نظریههای فرگشتی به ما کمک میکنند تا رفتارهای پیچیده انسانی مانند خیانت، تعویض همسر و سرمایهگذاری والدین را در چارچوب انتخاب طبیعی درک کنیم. این دانش میتواند در حوزههایی مانند روانشناسی بالینی، مشاوره زوجین و سیاستگذاریهای اجتماعی کاربرد داشته باشد.
References (منابع):
1) Buss, D. M., & Schmitt, D. P. (2001). Human mate poaching: Tactics and temptations for infiltrating existing mateships. Journal of Personality and Social Psychology, 80(6), 894–917. https://doi.org/10.1037/0022-
2) Shackelford, T. K., Goetz, A. T., Guta, J. S., & Schmitt, D. P. (2005). Mate guarding and infidelity. Personality and Individual Differences, 38(4), 789–799.
3) Fincham, F. D., & May, R. W. (2016). Infidelity in romantic relationships. Current Opinion in Psychology, 13, 70–74. https://doi.org/10.1016/j.copsyc.2016.03.008
راوی: برایان بختیاری
متن به قلم: پروانه الهدینی